خبرگزاری مهر، گروه سیاست، مصباحالهدی باقری: از جمله مهمترین اقدامات امام خمینی(ره) برای تثبیت حکومت بعد از انقلاب اسلامی، برگزاری پنج انتخابات در سال اول پیروزی انقلاب اسلامی بود.
امام(ره) با استفاده از عنصر مردمیبودن انقلاب، نهایت بهره را برد و با به میدان کشیدن مردم به انتخاب آنها اعتنا کرد و اعتبار بخشید. امام(ره) که مجلس را «عصاره فضائل ملت» و «در رأس امور» میدانست، بنای انقلاب را بر خواست مردم گذاشت و از درون همان انتخاباتها، به نوع حکومت، تدوین قانون اساسی، قوه قانونگذاری و قوه اجرایی رسید.
وقتی به امام رحمةاللهعلیه و اقدامات ایشان برای تثبیت حکومت بعد از انقلاب اسلامی نگاه میکنیم، چیزی بسیار متمایزتر از آنچه در تمام انقلابهای جهان اتفاق افتاده و میافتد را میبینیم. از جمله مهمترین این اتفاقات برگزاری پنج انتخابات در سال اول پیروزی انقلاب اسلامی بود. در حقیقت نفس انتخابات خود مایه برخی اختلافات و بروز تفاوت رویکردها میشود و این موضوع بعد از وقوع یک انقلاب که خود همراه با بههم ریختگی در نظامات مختلف اداره حکومت است، نوعی تنش مضاعف را موجب و بعضاً تشنجآفرین میشود؛ اما امام(ره) با استفاده از عنصر مردمیبودن انقلاب، نهایت بهره را میبرد و با به میدان کشیدن مردم به انتخاب آنها اعتنا میکند و اعتبار میبخشد.
لذا بنای انقلاب را بر خواست مردم میگذارد و از درون همان انتخاباتها، به نوع حکومت، تدوین قانون اساسی، قوه قانونگذاری و قوه اجرایی میرسد. شاید برای همه انقلابها، این موضوع بسیار تازگی داشته باشد که تمام مردم بدون هیچ تبعیض و تغییری، به انتخاب حکومت مورد نظرشان میآیند و کمتر از ۵۰ روز بعد از پیروزی انقلاب، «جمهوری اسلامی» را بهعنوان نوع حکومت مطلوب خود انتخاب میکنند.
در بین انتخابهای مردم، انتخابات مجلس شورای اسلامی، جنسی مردمیتر و برخاسته از درون تودههای مردم برای اثرگذاری در سطح ملی و حضور در قوه مقننه دارد. شاید انتخابات شوراها هم این خصوصیت «مردمی» را داشته باشد، لیکن اثرگذاری آن محلّی است ولی در انتخابات مجلس، اثرگذاری ملی و کلان است و در حقیقت نمایندگان، آحاد مردم حوزه انتخابیه خود را برای حضور در سطحی از تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای کلان، نمایندگی میکنند.
ضمناً از همین حیث است که امام مجلس را «عصاره فضائل ملت» و «در رأس امور» دانستند. یعنی هر چقدر جنبه «از مردم بودن» و «برای مردم بودن» بیشتر باشد، این مجلس دغدغههایی درست و دقیق را نشانه میگیرد و هر چقدر از این دو حیث فاصله بگیرد، بیشتر ابزاری است برای خواستهای ویژهگرایان و دوری از خواست و خواه مردم.
اکنون بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب، ۱۰ مجلس را پشت سر گذاشتهایم و در آستانه انتخاب یازدهمین مجلس هستیم. هر کدام از این مجلسها برای خود روایت و داستانی مجزا دارند و به همین نسبت در اذهان، تصویر و ادراک متفاوتی را ساختهاند. از آنجا که تصاویر برساختهای کاملاً فردی است، در این یادداشت تصویرهای برداشتی پژوهشگر این سطور که بعضاً ناشی از یک اتفاق برجسته یا برآیندی از وقایع و اقدامات است را بیان میکنیم:
مجلس اول؛ شور انقلابی
بعد از برگزاری چهار انتخابات همهپرسی نظام حکومتی، خبرگان بررسی قانون اساسی، همهپرسی تأیید قانون اساسی، و دوره اول ریاست جمهوری»، در ۲۴ اسفند ماه ۵۸، اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار میشود. شاید اگر زمینههای قانونی انتخابات مجلس فراهم بود، این انتخابات، حتی زودتر از اینها برگزار میشد.
به هر صورت، بعد از برگزاری مرحله دوم انتخابات، ۲۷۰ نماینده مردم در روز هفتم خرداد ۵۹ اولین مجلسِ بعد از انقلاب را تشکیل دادند و این روز (۷خرداد) مبدأ تشکیل مجالس مختلف در جمهوری اسلامی شد. در این مجلس نمایندگان طیفهای مختلف سیاسی، رأی آوردند ولی با این همه حزب جمهوری اسلامی، اکثریت را در مجلس دارا بود. لذا هاشمی رفسنجانی، رئیس و آقایان پرورش، موسوی خوئینیها، عسکراولادی، یزدی و سیدمحمد خامنهای که همگی از حزب جمهوری اسلامی بودند، نایب رئیس شدند.
مهمترین اقدامات که در این مجلس یا در دوره این مجلس اتفاق افتاد:
تشکیل کمیسیون تعیین تکلیف گروگانهای آمریکایی
انتخاب شهید رجایی بهعنوان نخستوزیر
طرح بررسی کفایت سیاسی رئیسجمهور
انتخاب میرحسین موسوی بهعنوان نخستوزیر
تصویب نخستین بودجه سالانه که مبنای بودجهنویسی پس از انقلاب شد (زمستان ۶۰ برای سال ۶۱)
وقوع تورم سیدرصدی در زمستان ۶۱
از بین این حوادث، تصویر طرح بررسی عدم کفایت سیاسی بنیصدر، ضریب بالایی میگیرد. در حین بررسی طرح، معینفر بعد از انصراف سحابی -که هر دو از طیف نهضت آزادی بودند – بهعنوان مخالف طرح صحبت کرد.
سپس ولایتی، خلخالی، موسوی خوئینیها، خامنهای و دیالمه بهعنوان موافقان طرح به ایراد دلایل خود پرداختند که در این بین سخنان آیتالله خامنهای، رنگ و بوی دیگری داشت که آغاز آن با آیهای از قرآن اینگونه آغاز شد: «اگر منافقان در کنار شما بمانند و به جهاد با دشمن بیایند، جز بر سستی و ناتوانی شما نخواهند افزود و در میان صفوف شما تفرقه و تشتت خواهند افکند.» و سپس ادامه دادند: «در این لحظات حساس که یکی از سرنوشتسازترین صفحات تاریخ ایران رقم زده میشود، از خدا میخواهم که مرا به آنچه رضای اوست هدایت کند و از طغیان زبان و دل و غلبهی هوی و هوس نگه دارد و اکنون که پس از یک سکوت و بردباری طولانی و دردناک، فرصت و تکلیف گفتن و افشا کردن داده است نیز، مانند گذشته ما را مدد رساند و یاری کند ...»
و اینگونه به پایان بردند: «بنیصدر پس از آنکه انتخاب شد، از او دفاع کردیم. اینجانب در نمازجمعه بارها و بارها از او حمایت کردم و مردم را به حمایت از او دعوت کردم و علیرغم آن همه فشار تبلیغاتی نسبت به جریان خط امام، عکسالعمل نشان ندادم. اما جان کلام اینجاست که وقتی وجود او با استفاده از انواع روشهای تخریبی برای همین جمهوری بهصورت آفتی بیعلاج در میآید، و او در مقام ریاست جمهوری بزرگترین مدعی جمهوری اسلامی و تحقیرکننده آن به بلندگوی مخالفان میشود، آیا باز هم حمایت از او به معنای حمایت از جمهوری اسلامی است؟»
سپس شهید دیالمه به ایراد نطق پرداخت و بعد از سخنان وی، رأیگیری انجام شد و از ۱۹۰ نماینده، ۱۷۷ نفر به عدم کفایت سیاسی بنیصدر، ۱۲ نفر ممتنع و یک نفر مخالف رأی دادند.
این برکناری، سرآغازی بر جریان ترورهای کور منافقین نسبت به توده مردم انقلابی، حزباللهی و مستضعف بود.
مجلس دوم؛ شکاف نیروهای متّحد انقلاب در مجلس
با خروج حزب توده و سازمان مجاهدین از عرصه سیاسی جمهوری اسلامی، انتخابات مجلس دوم محلّ رقابت حزب جمهوری اسلامی و نیروهای خط امام شد. مسلماً مهمترین واقعه مجلس دوم، چالش انتخاب میرحسین موسوی بهعنوان نخستوزیر در چهارساله دوم دولت آیتالله خامنهای بود.
آیتالله خامنهای در دوره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ضمن نقد عملکرد دولت اول موسوی در تصدّیگری دولت در همه امور، اظهار داشتند: «در هر کاری که مسئولیت آن صد در صد دولتی بوده، ضرر کردهایم؛ در زمینه واردات و بازرگانی و صنایع، دخالت دولت باعث ضرر شده است؛ زیرا نیروی کارآمد مردم و سرمایه مردم را از دست دادهایم و پرسنل دولت زیاد شده است و سلایق و انگیزههای شخصی را که عامل افزایش ثروت است، از بین بردهایم. راه مستقیم، بینابینی است: اقتصاد مردمی با نظارت دولت».
پس از برگزاری انتخابات، میرحسین موسوی به انتقادات پاسخ داد و به این ترتیب اختلافنظر بین رئیس جمهور و نخستوزیر علنی شد.
گویا قبل از انتخابات که آیتالله خامنهای تمایلی به حضور مجدد در عرصه ریاست جمهوری را نداشتند، با صحبتهایی قانع میشوند و حضرت امام رحمةاللهعلیه نیز با تغییر نخستوزیر که مدّنظر ایشان بوده، موافقت ضمنی مینمایند ولی بعداً به واسطه گزارش فرماندهان جنگ و شرایط میدانی آن و مشکلات نظام، امام تغییر نخستوزیر را جایز نمیدانند؛ لذا آیتالله خامنهای، میرحسین موسوی را بهعنوان نخستوزیر به مجلس معرفی میکنند.
صحنه نامهنگاری آیتالله خامنهای و امام جالب است: «اگر حضرتعالی تشخیص میدهید که مهندس موسوی را معرفی کنم، حکم کنید، شما رهبر هستید. شما روز قیامت جواب دارید ولی من جواب ندارم کسی را که مصلحت نمیدانم، نخستوزیر بکنم، مگر اینکه حکم ولی فقیه بالای سر او باشد. «امام در جواب فرمودند: من حکم نمیکنم. من حرف خودم را میزنم» و البته زعمای امر از این تعبیر امام، «حکم» فهمیدند و برای آیتالله خامنهای «اتمام حجّت» شد.
با اعلام امام و البته این جمله آخر که «در حال حاضر تغییر نخستوزیر را صلاح نمیدانم؛ ولی حق انتخاب با رئیسجمهور و مجلس شورای اسلامی است»، جوّ غالب مجلس بهنفع میرحسین موسوی تغییر کرد و جای اکثریت و اقلیت عوض شد. نهایتاً از مجموع ۲۶۱ رأی، ۱۶۲ رأی موافق موسوی و ۹۹ رأی مخالف او بودند. این مخالفت که با تعبیرهای تندی از سوی رقیب مواجه شد، سرآغازی بر شکاف نیروهای متّحد انقلاب در مجلس دوم بود که آثار خود را در مجلس بعدی و جریان عمومی سیاست کشور نشان داد.
مجلس سوم؛ اقتضائات و مصالح
حالا با دو خط شدن جریان انقلاب، عدهای تبدیل به راست سنّتی با محوریت جامعه روحانیت مبارز و جمعیت مؤتلفه اسلامی و عدهای تبدیل به چپ سنّتی با محوریت جریان انقلابی روحانیت با اسم مجمع روحانیون مبارز و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شدند.
با توجه به فضای سیاسی کشور و البته ورود دو گزاره اسلام ناب و اسلام آمریکایی به ادبیات انقلابیگری توسط امام و متهم شدن برخی جریانات بهعنوان سمپات اسلام آمریکایی، نتیجه انتخابات مجلس سوم بهنفع جریان چپ رقم خورد. در چهار سال حیات این مجلس اتفاقهای بزرگی در حیات جمهوری اسلامی واقع شد که مهمترین آنها عبارت بود از:
ارتحال حضرت امام(ره)
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و وقوع آتشبس در جنگ ایران و عراق
استعفای جنجالبرانگیز میرحسین موسوی
عزل پر سروصدای آیتالله منتظری از قائم مقامی رهبری
تصویب نخستین برنامه ۵ ساله بعد از انقلاب
اما تصویری که بیشتر خود را از مجلس سوم نشان میدهد، نظر شورای نگهبان مربوط به مخدوش بودن انتخابات در تهران و نهایتاً نظر حضرت امام با توجه به اقتضائات بر تأیید آن است که نهایتاً منجر به استعفای آیتالله صافی از عضویت در شورای نگهبان میشود.
در واقع، دو نقش پررنگ اقتضائات معاصر و مصالح نظام، فائق بر همه متغیرهای دیگر میشود و امام با اشراف کامل به مصالح، بر تأیید انتخابات صحه میگذارند. در اینجا تصویری از انفاذ نظر و حکم ولیّ امر در تعارض با دیدگاه سایر مراجع و فقها رخنمایی میکند.
مجلس چهارم؛ فراتر از قانون
اولین انتخابات مجلس بعد از رحلت امام و همراه با اجرای قانون نظارت استصوابی شورای نگهبان برگزار شد. در مجلس، کلیه نامزدهای فهرست چپ و موسوم به خطّ امامی شامل مجمع روحانیون و خانه کارگر از جمله مهدی کروبی- که بهعنوان رئیس مجلس سوم (بعد از ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی) پا به عرصه رقابت گذارده بود- رأی نیاوردند.
این مجلس مقارن با سال آخر دولت اول و سه سال اول دولت دوم هاشمی شد. در این مجلس، سید محمد خاتمی از وزارت ارشاد استعفا داد و عبدالله نوری و مصطفی معین برای دور دوم تصدّی وزارت کشور و وزارت علوم توسط هاشمی رفسنجانی به مجلس معرفی نشدند.
اما مهمترین تصویر از مجلس چهارم آنجا بود که مجلس در جلسه رأیگیری کابینه دوم هاشمی رفسنجانی به مرحوم محسن نوربخش بهعنوان وزیر اقتصاد و مغز متفکّر دولت سازندگی رأی اعتماد نداد.
اما این اقدام مجلس، با واکنش تند رئیس دولت روبهرو شد و در یک «اقدام فراقانونی»، معاونت اقتصادی رئیس جمهور با تصدیگری مرحوم نوربخش، از درون ماشین رئیس دولت، ساختار پیدا کرد. جالب اینکه مجلس هیچ ابزاری برای مقابله با این رفتار فراقانونی نداشت و هاج و واج و بیسلاح فقط نظاره میکرد.
مجلس پنجم؛ سیاست از پنجره ای دیگر
با شکلگیری حزب دولتساخته کارگزاران سازندگی، انشعاب جدیدی در جریان راست اتفاق افتاد که البته بعداً میل به جریان فکری لیبرال، خاصه در حوزه اقتصادی داشت و نهایتاً اندیشه سیاسیشان هم، همان رنگ را گرفت.
این حزب برای اولینبار در انتخابات مجلس پنجم حضور داشت و توانست سهم قابل توجهی از کرسیهای مجلس را به دست آورد. در این مجلس اتفاقات مهم زیر رقم خورد:
رأی نمایندگان به همه وزیران پیشنهادی خاتمی که تا آنزمان بیسابقه بود.
عدم رأی مجلس به استیضاح عطاءالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
نامه ۱۵۰ نماینده به رهبری برای توقف محاکمه کرباسچی شهردار تهران (و البته عدم پذیرش رهبری)
طرح قانون مطبوعات و وقوع حادثه ۱۸ تیر
رأی به طرح استیضاح عبدالله نوری از وزارت کشور
آنچه که بهعنوان مهمترین تصویر از مجلس پنجم بهجای مانده است، «جلسه استیضاح عطاءالله مهاجرانی» است. مهاجرانی پیشتر در جلسه رأی اعتماد خود در آغاز کابینه برای وزارت ارشاد، از جادوی کلمه و بیان و روایت خود بهره برده بود و با اینکه پیوستهای زیادی برای رأی نیاوردن از جمله طرح پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا در سال ۶۹ را در رزومه داشت، توانست ناپلئونی رأی اعتماد مجلس را برای تصدی وزارت ارشاد بگیرد.
اما ۲۰ ماه بعد، در خصوص عملکردش، مورد استیضاح نمایندگان قرار گرفت. با اینکه مجلس پنجم با اکثریت اصولگرایان شکل گرفته بود، اما اینبار مهاجرانی توانست علیرغم انتقادات صریح، با تنها ۹ رأی کمتر از رأی ابتدای دوره به تصدی وزارت ارشاد ادامه دهد.
شگرد مهاجرانی نشان داد چگونه میتوان همه معضلات آشکار را در پناه نرمش و چربش کلام راوی بر مدار خودخواسته مهار کرد. او خیلی زود این تردستی را در کتاب «استیضاح» خود رونمایی کرد. این در حالی است که عبدالله نوری وزیر کشور که با همین وضعیت ناپلئونی وارد کابینه شده بود، در مهار استیضاح ناکام ماند و جای خود را به موسوی لاری داد.
مجلس ششم؛ در فضیلت رذیلت
با قدرت گرفتن دولت اصلاحات، جبهه مشارکت ایران اسلامی بهعنوان حزب حامی دولت، برای انتخابات مجلس ششم با بهکار گرفتن همه امکانات و البته فضای روانی طبیعی حاصل از صدارت و تصدّی دولت حاضر، توانست اکثریت مجلس را بهدست بگیرد. این مجلس پر حادثهترین مجلس بعد از انقلاب بود که برخی از مهمترین وقایع آن عبارت است از:
حکم حکومتی رهبری درباره قانون مطبوعات
تصویب لوایح دوقلوی رئیسجمهور وقت و البته رد آن توسط شورای نگهبان و عدم ارجاع آن به مجمع توسط رئیسجمهور
دستگیری لقمانیان نماینده همدان و قهر کروبی
نامه ۱۳۵ نماینده به رهبری برای نوشیدن جام زهر
موضوع شهرام جزایری و دریافت پول از وی توسط ۱۰۰ نماینده مجلس از جمله کروبی
ردّ صلاحیت و تحصّن نمایندگان اصلاحطلب
استعفای بهزاد نبوی
شاید مهمترین تصویر از مجلس ششم، مربوط به دی ماه ۸۲ است که شورای نگهبان تعداد متنابهی از نمایندگان مجلس ششم را برای نامزدی مجلس هفتم ردّ صلاحیت کرد. بنابراین، آنها با تحصّن در مجلس تلاش کردند که آحاد جامعه را نیز با خود همراه کنند و نوعی آبستراکسیون را رقم زدند و خیلی زود از خاتمی و کروبی هم عبور کردند و توصیههای آنها را نادیده و ناشنیده گرفتند.
طوریکه کروبی وقتی به گوش ندادن آنها نزد خاتمی شکایت میکند، میشنود: «هرچه من (خاتمی) به آنها میگویم به حرفهای من نیز گوش نمیکنند.» تلاش این جمعیت متحصّن برای ایجاد تنش در جامعه، با بیتفاوتی مواجه شده و حتی با کنایه برخی دیگر از دوستانشان همراه میشود: «از جمعیتی که در حمایت از شما در خیابان جمع شده بهسختی عبور کردیم!!»
نهایتاً یک عکس در روزنامه شرق، برای گروه متحصّنین گاف و البته هزینه بزرگی به همراه میآورد. متحصّنین برای تغییر ذائقه، تکنیکهای مختلفی را آزمایش کردند که یکی از آنها روزه سیاسی بود اما تصویری که از محسن میردامادی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم، در صفحه اول روزنامه شرق کار شد در حالی بود که روی میز مقابل او، غذاها و نوشیدنیهای زیادی که هم رنگارنگ و تجملی بود و هم برای چند نفر کفایت میکرد، چیده شده بود!
حضور نزدیکان جریان منتظری، نهضت آزادی، شیرین عبادی و ... در تحصّن و حمایت آشکار از ایشان نیز، تأثیری بر ملتهب کردن فضای جامعه نداشت؛ فلذا بعد از مدتی تحصّن به هم خورد و انتخابات مجلس هفتم برگزار شد.
رهبری نیز هم در خطبههای نماز جمعه بهمن ۸۲ و هم در پاسخ به نامههای خاتمی و کروبی، بر برگزاری انتخابات در زمان مقرّر تأکید کردند و اشاره داشتند که اجازه نمیدهند حتی یک روز انتخابات به تأخیر بیافتد.
نهایتاً مطابق برنامهریزی انجامشده، انتخابات مجلس هفتم در روز اول اسفند ماه ۸۲ برگزار گردید و مجلس هفتم مثل همه مجلسها در روز هفتم خرداد سال بعد افتتاح گردید.
مجلس هفتم؛ اقتصاد بدون الفبا
با همه التهابات که در سال آخر مجلس ششم اتفاق افتاد، مجلس هفتم با اکثریت نیروهای اصولگرا تشکیل شد. این مجلس در سال آخر دولت خاتمی و سه سال از دولت اول احمدینژاد تشکیل شد.
برخی اتفاقات در این مجلس عبارتاند از:
رئیس مجلس شدن یک غیر روحانی برای اولین بار در مجالس بعد از انقلاب (حداد عادل)
رأی نیاوردن استیضاح خرّم، وزیر راه
تصویب قانون تثبیت قیمت حاملهای انرژی و برخی کالاهای اساسی
تصویب اختصاص یک میلیارد دلار از صندوق ذخیره به گازکشی روستاها و عدم اجرای آن توسط احمدینژاد
تعارض با دولت بر سر اجرای قانون تغییر ساعت
ابلاغ قانون مصوب مجلس توسط رئیس مجلس (بهجای رئیس جمهور) برای اولین بار
اما مهمترین تصویر این مجلس تصویب «قانون قیمت حاملهای انرژی» بود که با میانداری احمد توکلی و الیاس نادران حاصل آمد و آنها تلاش داشتند تا با افزایش قیمتها که در آغاز هر سال با تغییر قیمت سوخت حادث میشد، مقابله کنند.
از این جهت که دستکاری در قیمتها بدون تعبیه راهکاری اقتصادی، قطعاً ایجاد روزنه برای رانت میکرد. الیاس نادران سه سال بعد از این مصوبه گفت: «زمانی که قیمت واقعی کالایی ۵۰۰ تومان است، اما ما آن را یکپنجم قیمت بهدست مصرفکننده میرسانیم و بعد انتظار داریم با توصیهای اخلاقی، مصرف کنترل شود، این سیاست شکست میخورد و باید از کنترلهای واقعی و سیاستهای قیمتی برای کنترل مصرف استفاده کرد».
احمد توکلی هم که زمانی افزایش قیمت بنزین به ۳۰۰ تومان را «فاجعهای اقتصادی و اجتماعی» میدانست در پایان سال ۸۶، بر ضرورت استفاده از سیاستهای قیمتی برای کاهش مصرف بنزین در کشور تأکید میکند و از دولت میخواهد به فکر عرضه بنزین با قیمت واقعی باشد.
مجلس هشتم؛ بی مایه فتیر است
با بروز اختلاف بین اصولگرایان در حمایت از دولت احمدینژاد، مجلس هشتم محل رقابت درون جبههای آنها شد و بدین ترتیب ریاست مجلس هم به علی لاریجانی رسید. در واقع، همدلی مجلس هفتم با بعضی کنشها و واکنشهای عجیب دولت نهم به افتراق رسید و کسانی مثل محمدرضا باهنر، علی مطهری، عماد افروغ و ... که روزی حامی درجه یک دولت احمدینژاد بودند، به منتقد سرسخت آن تبدیل شدند و البته طیفی از این مخالفت در درون اصولگرایان در مجلس هشتم تشکیل شد.
این افتراق بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم و برپا شدن فتنه، عمیقتر و پیچیدهتر شد. مهمترین وقایع این دوره مجلس عبارت است از:
رأی به استیضاح کردان بهعنوان وزیر کشور
قانون اخراج سفیر انگلیس
تصویب قانون هدفمندی یارانهها
جریان فتنه و بازتابهای آن در مجلس و مواضع نمایندگان
مهمترین تصویر مجلس هشتم، دوره سهماهه وزارت کشور علی کردان است. وی در دولت نهم ابتدا مسئول سازمان فنی و حرفهای و سپس قائممقام وزیر نفت بود.
احمدینژاد در اردیبهشت ۸۷ با برکناری مصطفی پورمحمدی از وزارت کشور، علی کردان را بهعنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی کرد. مجلس نیز در مرداد ۸۷ با ۱۶۹ رأی موافق از مجموع ۲۷۱ رأی، به کردان اعتماد کرد؛ اما ادعای کردان مبنی بر اخذ مدرک دکترای افتخاری حقوق اساسی از دانشگاه آکسفورد و تعقیب این موضوع از طرف علی مطهری و برخی از نمایندگان از اداره صدور مدرک دانشگاه آکسفورد معلوم شد که وی، نه تنها مدرک دکتری افتخاری، بلکه هیچ مدرکی دریافت نکرده است.
این جنجال، سه ماه طول کشید و نهایتاً در ۱۳ آبان ۸۷، مجلس با ۱۸۸ رأی، موافقت خود را با استیضاح کردان اعلام کرد. در این روز برای اولین بار رئیس دولت در جلسه استیضاح یکی از وزرایش حضور نیافت. با اینکه کردان بهعنوان نمادی از مدیران مدرکی با مؤاخذه شدید مجلس و البته درون جامعه مواجه شد ولی همچنان طیف قابل اعتنایی از این مدیران با مدارک مشکلدار مشغول فعالیتاند.
مجلس نهم؛ خواستن توانستن است در ۲۰ دقیقه!
این مجلس مقارن با سال آخر دولت احمدینژاد و سالهای اول دولت روحانی تشکیل شد و بعد از مجلس ششم یکی از مجالس پر سر و صدای جمهوری اسلامی بود. مهمترین وقایع این مجلس عبارتاند از:
یکشنبه سیاه در جریان استیضاح شیخالاسلام وزیر کار
رأی بالای بیسابقه مجلس به وزیران دولت روحانی (۸ وزیر بالای ۹۰% رأی آوردند)
استیضاح فرجی دانا، وزیر علوم
ماجرای کمیسیون برجام
رأی ۲۰ دقیقهای به برجام
هم مورد اول و هم مورد پنجم تصویرهای ساختهشده پررنگی از مجلس نهم به نمایش میگذارند، اما به جهت اهمیت، رأی ۲۰ دقیقهای مجلس برای تصویب برجام، یک عکس منحصر به فرد در تمام مجالس بعد از انقلاب است.
معروف است که میگویند در بعضی بازیها، نتایج بازی بیرون زمین تعیین میشود و معروفتر آنکه، نتایج بازی پیش از بازی مشخص شده است! برجام از همان جنس «معروفتر» ها بود. در واقع شعبدهای بود که برای بیننده واقعی هم، همه بازی و جعبه و ... آشکار بود، با این همه شعبدهباز طوری بازی میکرد که انگار کسی چیزی نمیفهمد! بعدها تاریخ از این روز زیاد خواهد گفت. گریه «زارعی» نماینده تهران قاب روشنی از تضییع حقّ نماینده در روز روشن است.
مجلس دهم؛ سلفی با مادمازل!
انتخابات مجلس همیشه برای پیشبرد اهداف دولتها اهمیت داشته و از آنجا که همواره دولتهای ما هشت ساله بوده و انتخابات مجلس یکسال از تشکیل دولت عقبتر بوده، لذا برای دولتها مجلس دوّمِ زمان صدارتشان از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
از آنجا که انتخابات مجلس دهم، اولین انتخابات مجلسی بود که با انتخابات خبرگان همراه شده بود، این اهمیت مضاعف شده بود. لذا هر دو جبهه سیاست ایران با تمام قوا و حامیان رو و پشت صحنهشان وارد شدند. نهایتاً جمله معروف «تَکرار میکنم» انتخابات را در شهرهای بزرگ بهنفع جریان دولت رقم زد. مهمترین اتفاقات این مجلس عبارت است از:
استیضاح سه وزیر و رأی به آنها در یک نوبت
رقابت راست و چپ سیاسی برای تصدّی ریاست مجلس برای نخستینبار در تاریخ مجلس شورای اسلامی
سلفی مایندگان با خانم موگرینی
حمله تروریستی نیروهای داعش به مجلس
مجلس دهم، مجلس ضعیفی بوده است؛ و این البته هم ناشی از تازهکاری گردانندگان اصلی آن، خاصه در تهران دارد و هم فضای مملکت و برجام و ... اجازه تحرّک را از آنها گرفته است. سلفی نمایندگان با خانم موگرینی، مهمترین تصویری است که همه زیر و روی مجلس دهم را افشا میکند؛ یک تصویر کاملاً عریان از خوشیهای زودگذر و بیمحتوای جریانی تازهکار و البته خوشنشین و خوشخیال ... این تصویر آنقدر زشت است که بازیگران آن هم دوست دارند تا طوری این سابقه از پرونده کاری آنها امحا شود ... اما نمیشود.
مجلس در جمهوری اسلامی بهعنوان رکن جمهوریت و تأثیر اراده توده مردم در جریان حکومت، از خاستگاهی کاملاً انقلابی، مطالبهگرانه و البته مخلصانه برآمده است. در طول ده دوره عمر مجلس، این تجلّی، کژتابیهایی یافته است؛ طوریکه کممحتوا شدن آن در موازنه با سایر قوا کاملاً مشهود است.
شاید موارد زیر مهمترین و مؤثرترین عوامل در کاهش چشمگیر وزانت و متانت مجلس است که سبب میشود از سطح هماوردی با رئیسجمهور وقت در مجلس اول، به بازیهای نمایشی، سیاسی و درجه چندم در مجالس نهم و دهم ختم شود. این عوامل عبارتند از:
تأثیر بیاندازه زر و زور سیاسی و اقتصادی در انتخابات مجلس
تغییر وزن آشکار ریاست مجلس در مناسبات درونی و بیرونی آن
تغییر هدفهای مخلصانه نمایندگان درخدمت به مردم و نظام و یا تغییر نگاه به کرسی نمایندگی بهعنوان سکّوی پرواز
ورود افراد تازهکار و با کمترین تجربه سیاستورزی
سهمخواهی دولتها از مجلس
سیاستزدگی مجلس
نظر شما