۳۰ دی ۱۳۹۸، ۱۴:۵۱

توسط نشر نو انجام شد؛

معرفی یک نویسنده جدید آلمانی‌زبان با مخاطبان ایرانی

معرفی یک نویسنده جدید آلمانی‌زبان با مخاطبان ایرانی

رمان «ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» نوشته ماتیاس چوکه با ترجمه ناصر غیاثی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» نوشته ماتیاس چوکه به‌تازگی با ترجمه ناصر غیاثی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه ادبیات داستانی معاصر» است که این‌ناشر چاپ می‌کند. نسخه اصلی این‌کتاب در سال ۲۰۱۶ چاپ شده است.

ماتیاس چوکه نویسنده این‌کتاب، متولد ۱۹۵۴ در سوییس است. او نبیره هاینریش چوکه نویسنده آلمانی است که پس از پایان تحصیلاتش در رشته تئاتر، به همکاری با پتر تسادگ، کارگردان مهم تئاتر آلمان پرداخت. چوکه از سال ۱۹۸۰ به‌عنوان نویسنده و فیلم‌ساز در برلین، شهری که جایگاه ویژه‌ای در آثارش دارد، زندگی می‌کند.

این‌نویسنده طی ۲۵ سال گذشته، ۱۱ اثر از رمان و مجموعه‌داستان، تا نمایشنامه و سه فیلم گرفته و جوایز مختلفی را در سوییس و آلمان به دست آورده است. آثار مکتوب و ادبی این‌نویسنده تمام مرزهای معمول ادبیات سنتی را پشت سر می‌گذارند و با شوخ و شنگی و طنزی سیاه، جامعه مدرن امروز اروپا را زیر سوال می‌برند.

«ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» اولین اثری است که از این‌نویسنده به فارسی ترجمه و چاپ می‌شود. این‌رمان داستانی طنز و در عین‌حال تلخ را از زندگی روزمره یک مرد در شهر برلین شامل می‌شود. ترجمه فارسی این‌رمان، متن گفتگوی مترجم با ماتیاس چوکه را نیز در بر می‌گیرد.

در قسمتی از این‌رمان می‌خوانیم:

پارسی وقتی رمان را دید که در اتاق تازه‌ساز پَست روی مبل با پایه‌های کج و معوج نشسته است، خجالت کشید و با لحن ریشخندآمیزی حرف زد. بدون این‌که بارانی‌اش را در بیاورد، پیشنهاد کرد بروند به یک رستوران یوگسلاویایی غذا بخورند.

رمان آن وقت‌ها مشکل زانو داشت و مجبور بود برای این‌که بلند بشود و با پارسی سلام و علیک بکند، اول روی مبل به یک طرف بچرخد و بلغزد سمت زمین تا بعدش به کمک دسته مبل و چهارچوب در بتواند خودش را بکشد بالا. پارسی مدعی بود که اهمیتی به غذا نمی‌دهد؛ قیمت رستوران یوگسلاو مناسب بوده و کوبیده و برنج و سس گوجه‌فرنگی به او مزه می‌دهد، خوردن‌شان هم راحت است. نیازی به کارد نیست، می‌شود با یک دست لقمه گرفت و بدون این‌که از لقمه چیزی بچکد، بُردش توی دهان. یک شب در میان با زنش می‌روند آن‌جا غذا می‌خورند و همیشه هم همان غذا را سفارش می‌دهند. بنابراین رفتند همان‌جا و سه پرس از همان غذا را سفارش دادند. زن عاشق همسرش بود و بازی او را تحسین می‌کرد.

چندی از آن روز نگذشت که زن مُرد. رمان آن وقت‌ها همراه محبوبش در سن پتر اوردینگ زندگی می‌کرد. تلاشی بود ناشیانه برای بیرون آمدن از یکنواختی و امتحان یک زندگی دیگر. تصور می‌کرد زندگی در کنار دریا شادش می‌کند. متاثر شد وقتی خبر مرگ را به او دادند. می‌دانست به هیچ وجه پارسی نمی‌توانسته آگهی مجلس ترحیم را برایش فرستاده باشد، چون او رسم و رسومات را تحقیر می‌کرد.

این‌کتاب با ۱۹۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۸ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 4830660

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha