به گزارش خبرنگار مهر، کتاب روانشناسی شهرت (The Psychology of Celebrity) نوشته گیل استیور توسط گروه مطالعات رسانه پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی به عنوان پنجمین کتاب از مجموعه مطالعات شهرت به فارسی ترجمه شده و به زودی توسط انتشارات سوره مهر منتشر میشود.
این اثر گیل استیور دانشیار کالج سانی، امپایر استیت که توسط احسان شاهقاسمی به فارسی ترجمه شده، تلاش میکند تا «شهرت» را از دیدگاههای مختلف، مخصوصاً از دیدگاه روانشناسی بررسی کند.
استیور نخست از ما میخواهد به ریشههای علاقه به سلبریتیها در درون ناخودآگاهمان بیندیشیم و سپس از ما میپرسد، چرا ما این میزان از سلبریتیها خوشمان میآید؟ تفاوت میان معروفیت و شهرت چیست؟ و، نقش رسانههای اجتماعی در موج نوی از سلبریتیها چه بوده است؟
کتاب نامبرده، خاستگاههای شهرت را بررسی میکند و تلاش میکند رابطه میان سلبریتیها و هوادارانشان را تبیین کند. کتاب به صورت خاص به نقش رسانهها در شهرت توجه دارد و نشان میدهد چگونه سلبریتیها از رسانهها برای دستیابی به شهرت و حفظ و تقویت شهرت استفاده کردهاند. به صورت خاص، در این کتاب میبینیم که چگونه رسانههای اجتماعی توانستهاند چشماندازی نو به شهرت را فراهم کنند و سلبریتیها حالا دیگر میتوانند در شبکههای اجتماعی به صورت عاطفی به هواداران نزدیک تر شوند و برای آنها تصور یک رابطه بیواسطه و آنی را ایجاد کنند.
پیدایش رسانههای اجتماعی باعث شده برخی تغییر شکلها در شهرت آغاز شود که هم قد و اندازه تغییراتی هستند که پیشتر در زمان آمدن تلویزیون ایجاد شده بود. رسانههای اجتماعی دارند به صورت جدی مرزها میان امور همگانی و خصوصی را دگرگون میکنند و این واقعیت نشان میدهد شهرت به چه دلایلی یک کردار نمایشی است. رسانههای اجتماعی رسانههای ارائه کننده هستند، نه بازنما، و ژانرهای نو همچون «سلفیهای سلبریتیها، اسنپها و اعلامهای ۱۴۰ حرفی» و پلتفرمهایی که از اینها پشتیبانی میکنند -اینستاگرام یا توییتر- گزینههای بسیاری برای سلبریتیها فراهم میکنند تا همزمان عمومی و خصوصی شوند. یعنی اینها به سلبریتیها کمک میکنند تا (ظاهراً) خود را به صورت مستقیم – با «بلاواسطگی»، «آنی بودگی»، «اصالت» - برای هواداران و پیگیری کنندگانشان ارائه کنند. مرزها میان امر همگانی و امر خصوصی گرچه آشکارا دگرگون شده و پیچیده شده ولی مطمئناً نابود نشده است.
رسانههای اجتماعی همچنین نسل سلبریتیهای خودشان را پرورش دادهاند که به آنها «میکروسلبریتی» میگویند. واژه «میکرو» در اینجا نه به اندازه مخاطب بلکه به کانالها و مدارهای غیرپخشگسترده اشاره دارد (گیم باز و ولاگ نویسی به نام پیودیپای بیش از ۴۲ میلیون آبونه داشت). این واژه بعداً برای توصیف شکلی از کردار اجتماعی سلبریتیهای آنلاین به کار رفت به طوری که انگار او در هر لحظه به عنوان یک برند مخاطب دارد. گیل استیور در این کتاب به پژوهشهایی که دیگران روی سلبریتی های مختلفی همچون کیم کارداشیان و مایکل جکسون انجام دادهاند هم ارجاع میدهد تا به ما نشان دهد اثرات سلبریتیها روی زندگی امروز ما چقدر میتواند عمیق باشد و جنبههای مختلف زیست امروز ما را تحت نفوذ خود بگیرد.
استیور میگوید اگر به تاریخ نگاه کنیم میبینیم که افراد مشهور، بویژه قبل از ظهور رسانههای جمعی، فقط افرادی حساب میشدند که کاری خارق العاده انجام دادهاند. با این وجود، همانطور که بورستین اشاره کرده، پس از ظهور رسانههای جمعی نوعی گرایش به آفرینش «رویدادهای کاذب» ایجاد شد تا توجه مخاطبین به افرادی جلب شود که رسانه خواهد. اگر آنطور که ون کریکن گفته توجه یک منبع محدود باشد، آنگاه ناگزیر میشویم در مورد اینکه توجه خود را به کجا معطوف میکنیم گزینشی عمل کنیم. آنهائی که رویدادهای کاذب یا رویدادهائی ایجاد میکنند که فقط به دنبال جلب توجه باشند همان هائی هستند که هدفشان معروفیت است. اگر کسی به دنبال شهرت باشد سعی میکند کاری انجام دهد که ارزش انجام دادن داشته باشد و سپس امیدوار است بخاطر آن مورد توجه قرار گیرد. اگر کسی در واقع فقط به دنبال معروفیت باشد، آنگاه هر رفتاری که جلب توجه کند برای این مقصود کافی است. افرادی هم هستند که نه به دنبال شهرت هستند نه معروفیت.
این کتاب ۱۱۰ صفحه دارد و انتشارات راتلج آن را در سال ۲۰۱۹ منتشر کرده است.
نظر شما