به گزارش خبرنگار مهر در میان مشاغل رایج در جامعه ما بخصوص شهر تهران که قدم به قدم با پیشرفت تکنولوژی رو به سوی تحول و تجدد پیش می رود، کمتر کسی متوجه شغل های سنتی فراموش شده ای مانند سماور سازی ، مس گری ، پینه دوزی و... که به تعبیر امروزی جز شغل های تعمیراتی است می شود.
شاید دلیل اصلی آن عدم نیاز مردم به این گونه مشاغل است. چرا که با توجه به جنبه تعمیراتی آن ها در حال حاضر کمتر کسی علاقمند به تعمیر وسائل خود می باشد وترجیح می دهد به جای تعمیر، یک وسیله نو و جدید خریداری کند.
در واقع بیشتر این مشاغل که در حال حاضر در قالب شغل های تعمیراتی هستند، تقریبا تا چند صد سال پیش جزء مشاغل اصلی و مورد نیاز مردم ایران بوده است. و با یک بررسی تاریخی می توان به این نتیجه رسید کههر کدام دارای سابقه کهن تاریخی از منظر اجتماعی ، فرهنگی و حتی اقتصادی هستند.
مطمئنا بیشتر ما از قدمت ، ارزش و اهمیت این مشاغل درطول تاریخ با خبریم و می دانیم همه آن ها تقریبا قطعه های جامانده از هویت فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی کشورمان ایران هستند که نسل به نسل گشته است و به قول معروف ته مانده آن به دست ما رسیده است.
در حال حاضر با یک نگاه گذرا به بازار تهران از جمله بازارچه سید اسماعیل تنها سه تا چهار مغازه خاک خورده و کوچک را میتوان در لابلای دالان های باریک وکوچک بازارچه و کاروان سرای شیخ هادی پیدا کرد که مشغول این فعالیت ها هستند وصدای ضربات چکش پیرمردهای قد خمیده بر روی دیگ های بزرگ نذری و سماور های قدیمی سیصد سال پیش و اشیا قدیمی خاک خورده مارا به سوی خودشان جلب می کند.
در واقع مساله ای که دراین میان باید به آن توجه شود ، دوام این مشاغل سنتی با توجه به بی اهمیتی جامعه و مسئولین به حفظ آنهاست. گروه هایی از افراد جامعه به طور ناخود آگاه ، نقش اساسی در حفظ این مشاغل در تاریخ ایران داشته اند و به گونه ای جای خالی سازمان میراث فرهنگی را در حفظ و دوام این مشاغل تاریخی و ملی پر کرده اند.
بیشتر این مشاغل، به گونه ای دوامشان وابسته به طبقه متوسط و کم در آمد جامعه است. چرا که با توجه به عدم توانایی این قشر در خرید، مجبور هستند به جای تهیه اجناس جدید برای مثال مانند سماور، بخاری و کتری و حتی کفش و لباس ، تن به تعمیر آن ها دهند و این نیاز و وابستگی اقشار کم درآمد به این مشاغل به طور ناخود آگاه و نا محسوس باعث دوام شغل های سنتی در تهران شده است .
البته در این بین نباید نقش دلالان عتیقه را فراموش کرد. چرا که بسیاری ازاین مشاغل از جمله مس گری ، سماور سازی و.. که توانایی و تبحر در بازسازی و تعمیر اجناس عتیقه را دارند، سهم بزرگی در فروش اجناس قدیمی دلالان عتیقه در بازارهای خرید وفروش غیر قانونی خارجی و داخلی اجناس تاریخی دارند که به نوبه خود در دوام این مشاغل تاثیرات مهمی به همراه دارد .
از طرفی در این چند سال اخیر با توصیه پزشکان در خوردن غذا در ظروف مسی با توجه به اثرات مثبت آن در سلامتی بدن بخصوص اعصاب و روان، اقشار پردر آمد نیز به گونه ای متوجه این مشاغل شده اند. چرا که با بالا بودن قیمت ظروف مسی تنها قشر پردرآمد توانایی خرید آنها را دارند ، که این مساله نیز باعث درآمد زایی برای صاحبان این مشاغل می شود و به نوبه خود در دوام آن ها مؤثر است.
باتوجه به آنچه ذکر شد، اگر وجود این گروه از افراد که بر حسب نیاز وابسته به این مشاغل هستند را کنار بگذاریم مطمئنا دیگر چیزی به عنوان شغل های سنتی در بازارهای تهران باقی نخواهد ماند. البته با توجه به شرایط روز تا سال های آینده این قضییه به طور خود بخود اتفاق می افتد و این چند مغازه کوچک نیز از بازار سنتی تهران محو می شود.
و اینجاست که باید کمی عمیق تر بیندیشیم و ببینیم که براستی وظیفه چه گروه و چه سازمانی است که با توجه به اهمیت روزافزون فرهنگ و تاریخ ایران در دنیا به حفظ این سرمایه های ملی و تاریخی اهمیت دهد و به ارزش حفظ این مشاغل در ایران حال نه به صورت فعال بلکه حداقل در حد نمادین توجه کنند.
به راستی تا چه اندازه زمان خواهیم داشت تا این میراث ارزشمند را برای نسل های بعد حفظ کنی. میراثی که با توجه به گسترش بی هویتی فرهنگی جوانان، می تواند تاثیرات بسیاری در انتقال فرهنگ و هویت تاریخی ایران به نسل های بعدی داشته باشد.
نظر شما