۹ اسفند ۱۳۹۹، ۶:۴۶

توسط انتشارات کتابسرای تندیس؛

دنباله رمان پلیسی ایرانی «امارت شر» چاپ شد

دنباله رمان پلیسی ایرانی «امارت شر» چاپ شد

رمان «خوابگرد قاتل» نوشته مجتبا هوشیار محبوب توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان پلیسی «خوابگرد قاتل» نوشته مجتبا هوشیار محبوب به‌تازگی توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب را می‌توان دنباله یا جلد دوم رمان‌ «امارت شر» این‌نویسنده دانست که زمستان سال پیش منتشر شد.

مجتبا هوشیار محبوب متولد سال ۱۳۶۶ و دانش‌آموخته رشته زبان و ادبیات فارسی است. او علاوه بر روزنامه‌نگاری، داستان‌نویسی و مطالب ادبی، در زمینه ترجمه شعر هم فعالیت‌هایی در کارنامه دارد. هوشیار محبوب پیش از «امارت شر»، دو رمان «آقای مازنی و دلتنگی‌های پدرش» و «آن‌ها با شاعری که خیلی دوستش داشتند بد تا کردند» را به چاپ رسانده است.

در «خوابگرد قاتل» هم داستان در همان‌بستر مکانی «امارت شر» جریان دارد. قاتل و شخصیت منفی این‌داستان با خواب و دنیای رویاهای مقتولانش کار دارد و پیش از ارتکاب جنایت، ابتدا وارد کابوس‌های قربانیان خود می‌شود. شخصیت اصلی و در واقع کارآگاه این‌داستان هم مانند جلد اول، شمس رودکناری است که باید در جستجوی قاتل مرموز داستان بربیاید؛ قاتلی که با صوفیان نالی ارتباط دارد و ...

«خوابگرد قاتل» چهاربخش اصلی دارد که فصول مختلفی را در خود جا داده‌اند. پیش از شروع داستان هم این‌بیت از مولانا درج شده است: «همچو آن‌وقتی که خواب اندر روی/ تو ز پیش خود به پیش خود شوی»

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

خیابان نوزدهم، این‌وقتِ روز، خیابان پر رفت‌وآمدی به حساب نمی‌آمد. بیش‌تر از همه محل خرید لباس و کیف و کفش و مغازه‌های کوچکی بود که کمی دیرتر شروع به کار می‌کردند. برای همین مشتری‌های محدودِ اولِ صبح کافه ترنج بیش‌تر مردان و زنانی بودند که می‌خواستند صبحانه‌شان را بخورند و راهی سر کارشان شوند.

بارمان، وردستِ نوجوانش، از دیشب چندظرف نشسته باقی گذاشته بود، تا اولین کارِ مونا شستن همان‌ها باشد. بعد، یک عود هندی آتش زد و شروع کرد به درست‌کردن اولین قهوه روز. بوی قهوه که در هوا پخش شد، به یاد آورد که همیشه عاشق کافه و کافه‌نشینی بود. هر وقت پا می‌گذاشت تو کافه‌ای _ البته نه از آن کافه روشنفکری‌ها که دودِ سیگار مثل مه انبوه و ناتمامی نشسته باشد روی فضا و تمام چیزها _ همین بوی قهوه بود که حالش را خوب می‌کرد. حتا یک روز بعدازظهر که پشت پیشخوان نشسته بود و به یکی دو مشتری که نشسته بودند و گپ می‌زدند، توجه می‌کرد، به این فکر کرد که چقدر آدم‌هایی را که می‌روند کافه دوست دارد. تقریبا در خلق و خوی تک‌تکِ کافه‌روها و آدم‌هایی که به ترنج می‌آمدند، یک جور خوشی و مهربانی می‌دید که برایش جذاب بود.

این‌کتاب با ۲۹۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۲ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 5156614

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha