به گزارش خبرنگار مهر، عصر دیروز در نشست دینداری در دنیای مدرن که در مؤسسه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی برگزار شد، دکتر انشاء الله رحمتی، مترجم «نقد عقل عملی» اثر ایمانوئل کانت کلیاتی سخنانی درباب وضعیت دنیای مدرن ارائه کرد.
دکتر رحمتی در آغاز دو جنبه دینداری در عصر جدید را وجوه نظری و عملی آن خواند و گفت: از وجهه نظری دینداری در دنیای معاصر از نظر نوع دیدگاهی که درباره عالم و آدم داشته باشیم مشخص میشود، اما همین از نظر عملی ناظر به راهکارها و کارهایی است که میتوانیم در این زمینه انجام دهیم.
وی با تأکید بر نگاه نظری گفت: امروز در جهان مدرن به سر میبریم و البته جهان سنتی نیز ما را یکسره رها نکرده است و لذا ما بین سنت و مدرنیته گرفتار شدهایم.
دکتر رحمتی سپس به بیان ویژگیهای جهان مدرن پرداخت و گفت: اولین چیزی که دنیای مدرن را از دنیای سنت جدا می کند، علم جدید است. البته در گذشته هم علم بوده است، اما علم جدید تفاوتی اساسی با علم سنتی میکند، و یکی از ویژگیهای آن سیطرهطلبی است. این نگاه متأثر از بیکن است و او میگفت که علم باید کمک کند دنیا را تغییر دهیم. سیطره یعنی طبیعت را در اختیار بگیریم. جهان جدید علم را با ابزار تکنولوژی در اختیار بشر میگذارد.
وی گفت: البته تا اینجا افراد سنتی چیز بدی مشاهده نمیکنند، اما آن چیزی که در این میان نامبارک است، نوعی نگاه فلسفی است که دنیای مدرن را از جهان سنتی جدا میکند و آن علمزدگی نام دارد. علمزدگی به این معناست که علم یگانه راه معرفت بشری است و به تنهایی میتواند همه مشکلات بشر را حل کند. این نگاه فلسفه راه را بر سایر معارف بشری میبندد.
دکتر رحمتی نفی مابعدالطبیعه و حسگرایی و تجربهگرایی را از دیگر ویژگیهای جهان بینی مدرن خواند و گفت: دنیای جدید متافیزیکستیز است و عالم را در طبیعت خلاصه میکند. این نگاه به تعبیر سنتی دهریگری است یعنی چیز در عالم جز دهر نیست. مسئلهای که این نگاه در دینداری پدید می آورد آن است که در این نگاه شناخت منحصر به تجربه می شود و وحی انکار میشود و کسانی چون ویلیام جیمز یا شلایرماخر هم که میخواهند از دین صحبت کنند، از مسیحیتی بدون وحی دفاع میکنند.
وی تأکید کرد: اثر این نگاه به دین آن است که در عصر جدید یا متفکران به طور کلی ملحد میشوند یا لاادری و یا در بهترین حالت دئیست میشوند. یعنی به دینی طبیعی و عقلانی در حد و اندازه فهم بشر ایمان میآورند. لذا در تفکر مدرن خدا رخنهپوش است، یعنی حفرههای معرفتی بشر را در حد یک فرضیه پر میکند. نتیجه این نگاه تکساحتی دیدن انسان و اصالت او به معنای نفی هر چیزی فراتر از اوست. بهگونهای که امروز صحبت از انتظار بشر از دین میشود، بر خلاف قدیم که از انتظار دین از بشر سخن میرفت.
دکتر رحمتی گفت: در نگاه سنتی، انسان موجودی مکلف است، اما در جهان مدرن انسان موجودی محق است و انتظاراتی دارد که باید بر طرف شود.
وی سپس به وضعیت کشور ما اشاره کرد و گفت: ما در جامعهای نیمه مدرن و نیمه سنتی به سر میبریم و مردم میخواهند به شیوهای سنتی دیندار باشند، لذا نمیتوان از اصلاح دینی در اسلام سخن گفت، بلکه نگاه غالب ما این است که اسلام را باید تجدید کرد و زندگی را با آن تنظیم کرد. از سوی دیگر نمیتوانیم کاملاً مدرنیسم و مزایای آن را نفی کنیم. بنابراین چالش میان سنت و مدرنیسم، یکی از مشکلات جدی ماست.
دکتر رحمتی در پایان با اشاره به سه راهکار مواجهه با این مشکل گفت: سنتگرایان معتقدند که باید به کلی مدرنیسم و مظاهر آن را نفی کرد، در حالی که مدرنها قائل به نفی سنت و پذیرش تام و تمام آن هستند، اما راه حل سومی نیز به نظر می رسد که معقولتر است و آن ارائه راهکاری نظری برای جمع این دو پدیده است.
نظر شما