دکتر درک متریورس استاد فلسفه دانشگاههای کمبریج و اپن انگلستان در مورد اینکه جایگاه دین در تعیین هویت افراد و کشورها و نقش آن در سیاست بینالملل به خبرنگار مهر گفت: برای تبیین و توضیح این موضوع باید دو نکته و موضوع را مورد توجه قرار داد. موضوع اول مربوط به سهم دین در ایفای نقش در هویت افراد و برگزیده شدن دین به عنوان سهمی از هویت است. به عبارت دیگر سؤال این است که به میزان دین به عنوان مؤلفه سازنده هویتی مورد انتخاب افراد قرار میگیرد.
دین نقشهای متفاوتی در تعیین هویت ایفا میکند
وی تصریح کرد: سؤال و نکته دوم این است که دین چه نقشی در تعریف افراد از هویت آنها دارد. در پاسخ به سؤال اول ممکن است متوجه این نکته شویم که اگر چه دین به عنوان مؤلفه سازنده هویت مطرح است ولی ممکن است از سوی افراد به عنوان مؤلفه اصلی سازنده هویتی مورد نظر نباشد. البته این موضوع در میان افراد و جوامع گوناگون متغیر است.
وی تأکید کرد: اما در پاسخ به سؤال دوم باید در نظر داشت که دین نقش بسیار مهم و زیادی را برای تعریف افراد از هویت خودشان ایفا میکند.
دشواری تعیین حدود میان عناصر سازنده هویت مشکل تعیین کانون وفاداری افراد را به دنبال دارد
مؤلف "هنر و احساسات" افزود: باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که تبیین و تعیین جایگاه عناصر سازنده هویتی در تعریف هویت افراد کار سهل و آسانی نیست. به عنوان مثال تعیین حدود میان عنصر ملیت و عنصر دین در تعریف هویت افراد کار دشواری است.
وی یادآور شد: این مسئله مشکل تعیین کانون وفاداری شهروندان را از سوی دیگر به همراه دارد. به عنوان مثال یک شهروند مسیحی آیا کانون وفاداری خود را "پاپ" قرار میدهد یا مذهب کاتولیک و یا موطنش؟
مؤلف "مناظرات رایج در فلسفه سیاسی معاصر" در ادامه یادآور شد: می دانیم که افراد دارای عناصر سازنده هویتی گوناگونی از جمله عناصر ملی و دینی هستند. ولی تعیین مرز میان این عناصر کیفی، بس دشوار است. از یک طرف افراد خود را متعلق به کشورهای محل سکونتشان میبینند و از سوی دیگر آنها متعلق به جامعه مؤمنان هستند.
استاد فلسفه دانشگاه کمبریج در پایان با توجه به تبعات دشواری تعیین حدود میان عناصر سازنده هویتی گفت: بر این اساس تعیین میزان نقش و جایگاه دین در مناسبات میان کشورها مسئله آسانی نیست.
نظر شما