به گزارش خبرنگار مهر، در بخش دوم گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با پرویز پرستویی، دریا آشوری و جواد نوروزبیگی
* خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: سامان سالور چهار فیلم سینمایی ساخته است. سه فیلم قبلی ایشان به دلایلی اکران نشد. چطور این شرایط به وجود آمد که وی با شما همکاری کنند. این پروسه چگونه شکل گرفت؟
- جواد نوروزبیگی: من به فیلمهای گذشته ایشان کاری ندارم. بیشتر فیلمسازان ما این گونه هستند یا خود فیلم میسازند یا سناریو به دست آنها میرسد، خودشان تهیهکننده انتخاب میکنند تا از عهده ساخت بر آید. در خصوص این گونه فیلمها به هر حال نیم نگاهی به من میشود. خیلی خوشحالم که اگر در هر فیلم دفاع مقدسی حضور ندارم، اما نظر من را جویا میشوند و یا تماسی با من گرفته میشود.
سال 86 این فیلمنامه را یکبار به من دادند و عنوان کردند میخواهند این فیلم را بسازند، من همه انرژی خودم را بر اساس احساس مسئولیتی که به این افراد دارم گذاشتم. زمانی که فیلمنامه را خواندم احساس کردم شرایط تولید این فیلم به شدت سخت است. آن زمان چیزی از ساخت فیلم "دوئل" نگذشته بود و فیلمنامه "سیزده 59" سنگین بود. چند جا هم ارائه دادند اما به تصویب نرسید. این نگاه مطرح بود که که سالور متعلق نسل سوم چیزی درباره سینمای جنگ در نمی آید. حتی پیشنهاد شد کارگردان تغییر کند.
بعد از آن من مجموعه "آشپزباشی" را شروع کردم. در همان زمان فیلمنامه به آقای پرستویی ارائه شد و خوشبختانه با موضوع ارتباط برقرار کرد. البته از سال 86 به بعد فیلمنامه دچار تغییر شد به دلیل اینکه به دست تهیه کنندگانی رسیده بود و با نگاههای دیگری آمیخته شده بود.
آن چیزی که پیش از این خوانده بودیم تغییر پیدا کرده بود اما در حد طرح و ایده بسیار جذاب بود. من و آقای پرستویی تصمیم گرفتیم پای کار باشیم. از جایی مطمئن بودیم اگر فیلم را به سلامت بگذرانیم حداقل این مدال افتخار را داریم که ما از زبان نسل سوم حرفهای دفاع مقدس را میزنیم. از زبان کارگردانانی که جنگ را لمس یا حس نکرده است.
من همان جا احساس افتخار کردم اگر بتوانیم این را با سالور به انتها بگذرانیم. کارگردانی که آمده فریادی را بزند، فریادی که برای من نسل جنگ و یا آقای پرستویی است. به همین دلیل این فیلم در آلمان هم خوب دیده میشود. به عنوان حرف سفارشی به آن نگاه نمیکنند. به عنوان نسلی که آمده در این حال و هوای جامعه از زبان این آدمها حرف بزند.
من نتیجه برایم روشن بود. فیلنامه را در حد طرح و ایده پذیرفتیم. فکر میکنم فیلمنامه در دفتر من یا منزل پرستویی باشد این متن 9 بار بازنویسی شد. این بازنویسی با سرعت انجام شد. برای کلید زدن تمام دلخوشی من این بود که پرستویی حضور دارد و مطمئن بودم در گونه سینمای دفاع مقدس این فیلم به سرعت پیش می رود و مشکلی در نگاه هنری فیلم نخواهیم داشت. در انتخابم هیچ وقت احساس ناراضی بودن نکردم از اینکه با این نسل کار کردم و حرف دفاع مقدس را زدم.
*حضور آقای پرستویی چقدر در ایجاد انگیزه برای شما مهم بود؟
- نوروزبیگی: پرستویی میگوید من بازیهای خودم را داشتهام اما میآید جلوی دوربین این نسل قرار میگیرد، حتما ایشان از این نسل صراحتی در کلام میبیند که اگر حرف دفاع مقدس را میزند به دل مینشیند، من و پرستویی با ایمان به فیلم و فضای آن در این پروژه حاضر شدیم.
* آقای پرستویی از سال 62 سینمای دفاع مقدس شکل می گیرد و مسیری را شکل می دهد و در دهه 70 یک نسل دیگری وارد می شود و عملا کار در این گونه سینما افت و خیزهای زیادی می بیند. چه عواملی باعث می شود این اتفاق رخ دهد. نسل جدید به این سینما می پردازد. چه عواملی را باعث این موضوع میدانید.
- پرستویی: مقطعی ما در سینمای ایران دو نیروی ایرانی و عراقی در فیلم نشان می دادیم که نیروی ایرانی همیشه پیروز بود. این تعریف ما در حوزه دفاع مقدس بود. حتما میدانید ما چقدر بودجههایمان بابت این فیلم ها هدر رفته است. اصرار داشتیم به گونهای دفاع مقدس را به هر قیمتی نشان دهیم.
آن موقع وزیر ارشاد وقت عنوان کرد سعی کنیم کمی واقع گرایانه مسائل دفاع مقدس را نشان دهیم یا حتی وزیر دیگری در همان زمان بیان کرد که اگر ما خیلی آدم قوی بودیم این جنگ چرا هشت سال طول کشید. پس ما دو روزه باید دشمن را از بین می بردیم. از آنجایی که ما واقعیتها را نشان ندادیم چون صحنههای اکشن، جنگی که وقتی در مقابل هجمه فیلم های پر از تکنولوژی قرار می گیریم این فیلم ها به حساب نمی آید.
من وقتی "دیارعاشقان" را بازی کردم در جشنواره همان سال از صندلی پشتی به من فیلمنامه دیگری دادند، که شد "پیشتازان فتح" . بعد از آن دیدم من پشت هم پیشنهاد جنگی دارم ولی فکر کردم با حفظ احترام به این ارزشها کارم بازیگری است. نه اینکه بخواهم خودم را نجات دهم و نقشهای قشنگ بازی کنم نه اینگونه نیست.
من بازیگری را دوست دارم و میخواهم تجربه کنم. ولی یک جاهایی هست که ما هم پشت میکنیم. ما هم در این آب و خاک زندگی می کنیم و باید ادای دین کنیم.
ارزشهای خودمان را باید پیدا کنیم. وقتی ورزشکار ما در یک مسابقه مدال طلا میآورد و من در خانه خودم خوشحال میشوم که پرچم ایران بالا میبرد. همان طور هم فیلمساز من اگر خرس طلا را به دست می آورد لذت می برم. خصوصا بازیگران آنها. اینها اتفاقات قشنگی است. من حب و بغض ندارم، کینه و خود بزرگبینی ندارم. من از این افتخارات لذت میبرم.
در عرصه دفاع مقدس اینگونه که باید به ارزشها نپرداختیم. نپرداختیم به چیزهایی که در آن عشق، عرفان، پایداری، مقاومت و ... وجود دارد. ما آنقدر ظواهر را نشان دادیم فکر کردیم فقط همین چیزها باید دیده شود. چیزی که من باید تکرار کنم این است که "بابا نظر" منبع این سوژه هاست، منبع انسانیت است. هر چیزی که به دنبال آن بگردید برای اعتلای فرهنگ جامعه در آن دیده می شود. اگر قرار است به آنها بپردازیم باید هزینه بکنیم.
*اما گفتن واقعیتها همیشه به موفقیت یک فیلم منجر نمیشود.
- پرستویی: من "آژانس شیشهای" و "موج مرده" را بازی کردهام، اما جلوی آنها ایستادند. جلوی "کتاب قانون"، "آب و آتش"، "صد سال به این سالها" ایستادند که کار ارزشی بوده. آنجایی که واقعیتها را عنوان کنیم تا مردم و خود ما برای زندگی امروزین خود درسی بگیرند، سنگ جلویش انداخته شده است. کارهای باارزش خیلی ساخته شده و قرار هم نیست تولیدات سال 90 همه دفاع مقدس باشد. جامعه ما نیاز به فیلم کمدی هم دارد.
چقدر فیلم کودک تولید میکنیم. چند سال است در همدان جشنواره کودک برگزار میکنیم. فقط فیلمهایی که یک بچه در آن است می گوییم کار کودک است. کودکانی در جنگ اسیر شدند و رفتند وجلوی صدام نشستند و حتی میخواستند به آنها مدال بدهند که از آنها حرف بکشند که نگفتند و به شهادت رسیدند. کدام فیلم در عرصه دفاع مقدس داشتیم که درباره آنها ساخته شده باشد.
چهار فیلم اکران شده، یک سید جلال هم وسط اینها قرار دارد که میخواهد قد علم کند. نه پرویز پرستویی، نه آشوری، نه نوروزبیگی و یا سالور، یک سید جلال میخواهد از دل اینها بیرون بیاید و درد دلش را بگوید، خیلی سخت است وی از این مجموعه بیرون کشیده شود.
خدا را شکر فیلم "سیزده 59" در بخش خصوصی ساخته شد و بخش دولتی کمک نکرد. اگر کمک کرده بگوید من کمک کردم. فارابی یا ارشاد بگوید من کمک کردم. در صورتی که در شعار که میخواهیم بگویم دفاع مقدس "بسم الله الرحمن الرحیم بسم رب الشهدا" مگر چقدر ارزش برای شهدایمان قائل هستیم یا برای جانبازان.
برای روز جانباز غیر از اینکه چهار جوان به تلویزیون بیایند و تبریک بگویند چه اتفاقی در شهر ما افتاده است؟ مگر روز جانباز نیست. برای همین است که نمیدانم باید تبریک بگویم، جانبازانی که برنامههای رادیو و تلویزیون را امروز میبینند و میشنوند پوزخند میزنند.
بیاییم ارزشها را حفظ کنیم، من پرویز پرستویی امروز باید در آسایشگاه مردم سر بزنم، نه اینکه مصاحبه کنم درباره دفاع مقدس یا از فیلم در این گونه سینمایی دفاع کنم. من امروز باید با جعبه شیرینی و گل به جانبازان سر بزنم ما جماعتی که امروز اینجا نشستیم خستگیمان درآمده، پولمان را گرفتیم.
*این فیلم تجربه خوبی برای شما بود؟
- پرستویی: فیلم هم در آلمان و هم در نمایشهای مختلف خوب دیده شد، من با جانبازان این فیلم را دیدم. آنها آن را دوست دارند، من، دریا آشوری و نوروزبیگی دیناری برای این فیلم نگرفتیم، ما مسئلهمان پول نیست. تمام افرادی که برای ساخت این فیلم کنار هم قرار گرفتیم از استاد مشایخی گرفته تا دیگران حالمان خوب بود.
پشت صحنه ما بسیار سنگین و پر از تلاطم و شور بود که ما بتوانیم لحظه به لحظه این آدمها را نشان دهیم. قصد ما این نیست که فروش میلیاردی کنیم قصد ما این نیست که از خبرگزاری مهر گدایی بکنیم که کاری کنید که مردم ترغیب شوند فیلم را ببینند. بلکه این فیلم خودش باید جواب خودش را ببیند.
سوء تفاهم و بحثهایی که شده را خوشبینانه میبینم، انگار تخلفی نشده یا اتفاقی نیفتاده است. همه کار خود را صادقانه انجام دادند، ما هم آدمهای قانونمندی هستیم. قانونا میگویم فیلم از امروز اکران شده و هیچ فشاری نمیگذاریم که مردم بیایند فیلم ما را ببینید و قصد ما این است که یک میلیارد آدم این فیلم را ببینند.
* آمار فروشی که از فیلم بیرون می آمد نشان دهنده میزان علاقمندی مردم به فیلم است، وضعیت این سینما را نشان میدهد که در جایگاهی ایستاده است.
- پرستویی: مشکل ما همین است که فیلم بدی نساختهایم. بزرگترین فیلمسازان ما فیلم ساختهاند که حتی ایرادهایشان گرفته شده بدون حب و بغض. کار ما خالی از اشکال نیست. حتما کارگردانی جاهایی ضعف دارد، گریم ، فیلمبرداری ضعف دارد. ولی با ادعا میتوانیم بگویم فیلم شریفی ساختیم.
ما فیلم بدی نساختیم اگر مردم به دیدن این گونه فیلمها نمیآیند این تبعات مسائلی است که در جامعه ما جاری است. حتی کسی که میخواهد این فیلم را ببیند بیاید و بلیت مجانی بخرد ما میخواهیم اتفاقا مردم این فیلم را رایگان ببینند که فکر نکنند ما قصد داریم پول دربیاوریم امیدوارم حق این عزیزانی که در واقع درباره آنها صحبت میشود ادا شود نه حق ما، ما حقی نمیخواهیم. اگر حق آنها ادا شود ما حقمان را گرفتیم.
- - - - - - - - -
ادامه دارد
نظر شما