پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۵ دی ۱۳۹۰، ۹:۵۶

گزارش تصویری - تشریحی/

تعزیه ای پرشور در روستایی دورافتاده/ اشکهای شمر برای مظلومیت حسین(ع)!

تعزیه ای پرشور در روستایی دورافتاده/ اشکهای شمر برای مظلومیت حسین(ع)!

خرم آباد - خبرگزاری مهر: برگزاری تعزیه ای پرشور در روستایی دورافتاده از توابع شهرستان دورود در استان لرستان مجالی برای دیدار با زنان و مردانی است که سالهاست علم عزای حسین(ع) را برافراشته نگه داشته اند.

به گزارش خبرنگار مهر، ارادت مردمان لرستان به حسین(ع) و آل حسین(ع) قصه امروز و دیروز مردم این دیار نیست، حکایت سالها عاشقی زنان و مردانیست که به عشق حسین و عباس لباس عزا بر تن می کنند و در سوگ دردانه زهرا "گِل" بر سر می گیرند.

برای رفتن به روستای "ازنا" باید از مرکز لرستان تا شهرستان دورود مسافت 80 کیلومتری را پیمود تا در حاشیه محور دورود به تابلوی روستای ازنا برخورد؛ ورودی روستا پر از خودروهایی از شهرهای مختلف کشور است که برای حضور در عزای حسینی(ع) به این روستای دورافتاده آمده اند.

اهالی روستا همه چیز را برای عزاداران فراهم کرده اند، انتظامات مراسم نیز از میان جوانان روستایی شکل گرفته است و البته نیروی انتظامی هم با توجه به حجم بالای جمعیت به کمک روستائیان آمده است.

دیگ های غذای نذری در روستا علم شده اند؛ بوی آش نذری، قیمه و حلیم روستا را فراگرفته است.

چنان مصیبتی که تاریخ به یاد ندارد....

جمعیت را می توان دید که گرداگرد محل برگزاری تعزیه ایستاده اند، مرد و زن، پیر و جوان، همه اینجا جمع شده اند تا بر مظلومیت آل علی(ع) و زهرا(س) بگریند.

تعزیه خوان از مصیبت زینب می گوید و اسارت اهل بیت حسین(ع)؛ از مصیبتی که تاریخ مانند آن را یاد ندارد و از شیرزنی که چنین بار گرانی را به دوش کشیده باشد. جمعیت فریاد سر می دهد: "وای زینب، وای زینب وای ..."

تعزیه خوان گریان و نالان در مصیبت بانوی صبر و عطش ادامه می دهد: "خوش به آن روزی که اکبر داشتی/ عون و عبدالله و اصغر داشتی..." و صدای سوزناک اشک و ناله زنان لرستانی غم و اندوه کلام تعزیه خوان را دو چندان می کند.

انگار اینجا کربلاست و آن طفلان و زنان که بر سر می زنند و فریاد العطش سر می دهند همان آل زهرای اطهر هستند؛ و عاشورا چه مرثیه ای سوزناک و غمناک است که اینچنین قلبها را ماتمکده کرده است.

به زیر بار گنه رنگ زرد آمده ام...

شمرخوان تعزیه روی صحنه می آید و با چهره ای شرمسار خود را معرفی می کند، او نیز در عزای حسین اشکبار است و در کلامش و نگاهش جز اشک و غم چیز دیگری نیست.

شمرخوان تعزیه کلامش را با تک بیتی شروع می کند: "به زیر بار گنه رنگ زرد آمده ام..." ؛ جمعیت غوغا می شود و فریاد لعن و نفرین بر شمر را سر می دهد. شمرخوان تعزیه که از فغان جمعیت به فغان آمده است می گوید: نه من شمرم، نه اینجا کربلا و نه این لشکر اشقیا!

شمرخوان از بهانه ای می گوید برای عزاداری حسین(ع)، برای سر دادن آهی از دل، ناله ای از عمق وجود و اشکی ز چشم...

شمرخوان تعزیه شروع به روایت می کند و از کربلا و سر بریده دردانه زهرا! در میان کلامش اندوه است و در تک تک ابیاتش عطش...زنان و مردان با چشمانی اشکبار نمایشی را به تماشا نشسته اند که روزی زینب کبری با چشمانی خونبار در دشت کربلا به عزا نشسته بود.

مادران حاضر در مراسم کودکان خردسال و نوزادان خود را به تبرک روی صحنه تعزیه می برند تا حسین خوان و عباس خوان تعزیه به تبرک دستی بر سر و روی آنها بکشد. مردم نذرهای خود را در میانه میدان برای گروه تعزیه جمع می کنند تا هزینه اجرای گروه هم از محل نذورات مردمی جمع شود.

گروه تعزیه بساط خود را جمع می کند تا مجالی باشد برای گفتگو با اعضای گروه تعزیه ای که از استان مرکزی برای برگزاری مراسم به روستای ازنا در لرستان آمده اند.

از عبادت عباس کم گفته اند...

علی اکبر خوان تعزیه اولین کسی است که از صحنه خارج می شود، خودش می گوید که از چهار سالگی با "طفل خوانی" وارد هنر مقدس تعزیه شده و گام به گام بعد از "بچه خوانی"، علی اکبرخوانی و عباس خوانی را تجربه کرده است. همیشه با وضو سر صحنه تعزیه حاضر می شود و می گوید که بارها از همین مراسم افراد زیادی حاجت گرفته اند. از علی اکبر می گوید و شجاعتی که در مقابل اشقیا دارد و افتادگی که در مقابل پدر و مادرش.

روح الله گودرزی که علاوه بر علی اکبر خوانی، "عباس خوانی" را نیز تجربه کرده است ادامه می دهد: از دلاوری و شجاعت حضرت عباس حرفهای زیادی گفته شده ولی تاکنون کمتر از زهد و عبادت عباس سخن به میان آمده است در حالیکه ایشان بسیار "سجده کننده" بوده اند.

عاشورا حقیقت متاثر کننده...

وی معتقد است که خود حقیقت عاشورا متاثر کننده است و ادامه می دهد: برای من که سالها کار تعزیه انجام داده ام صحنه شهادت حضرت عباس(ع) متاثر کننده ترین صحنه ای است که نقش آن را ایفا کرده ام.

شمرخوان تعزیه نیز که در گوشه میدان ایستاده و نمایش را نظاره گر است و اشک می ریزد از نقشش می گوید. سهراب شهبازی می گوید که 40 سال است تعزیه می خواند و در این مدت همیشه نقش شمر را بازی کرده است.

چنین ارادتی ندیده ام...

از واکنشهای مردمی می گوید و اینکه بارها در حین مراسم و بعد از آن کتک خورده است. شهبازی معتقد است که بازی کردن در این نقش بیشتر از سایر نقشها اجر و ثواب دارد. از ارادت مردم لرستان به حضرت ابوالفضل(ع) می گوید و ادامه می دهد: در هیچ جایی چنین ارادتی من با این شدت و قوت ندیده ام، مردم لرستان همه زندگیشان را برای عباس(ع) می دهند و از بچه دو ساله تا پیرمرد هشتاد ساله بر لبش نام ابوالفضل(ع) است.

عزیز الله باقری سرپرست گروه تعزیه "حربن ریاحی" از استان مرکزی است. خودش می گوید 33 سال است اجرای تعزیه دارد و برای سومین سالیست که به لرستان سفر می کند. در استانهای زیادی اجرا داشته است و معتقد است هیچ جا به اندازه لرستان از مراسم تعزیه استقبال نشده است.

از عشق و ارادت مردمان لر به حضرت اباعبدالله الحسین و حضرت عباس می گوید و این استقبال و عزاداری را ناشی از همین ارادت می داند.

تعزیه بانوی درد کشیده تاریخ

باقری که در مناسبت های مختلف مذهبی اجرای تعزیه داشته است تعزیه شهادت حضرت زهرا(س) را متاثر کننده ترین تعزیه می داند و می گوید: وداع حضرت زهرا(س) با حضرت علی(ع) و آخرین جملات بانوی دردکشیده تاریخ بی اندازه غمناک و اندوه بار است.

وی تعزیه را هنری مقدس می داند و از حل مشکلاتی می گوید که بارها در زندگیش پیش آمده و همیشه به برکت نام و تعزیه حسین(ع) رفع شده است.

حوالی ظهر است و موقع نماز، مردم به اقامه نماز می ایستند تا بعد از آن هر کسی برای صرف غذای نذری روانه خانه یکی از اهالی روستا شود. بوی غذای نذری همه روستا را فراگرفته است. مردمان لرستان به رسم مهمان نوازی عزاداران حسینی را در خانه های خود مهمان می کنند.

مراسمی به قدمت یک قرن

زن میانسالی که در حال پرکردن ظرف های نذری است از قدمت برگزاری این مراسم می گوید و اینکه بیشتر از 100 سال است که مراسم تعزیه در این روستا برگزار می شود. خودش می گوید که زمانی مادر و مادربزرگش این نذر را ادا می کرده اند و حال نوبت به او رسیده است و بعد از اون نیز فرزندش این کار را انجام خواهد داد.

هزاران نفر جمعیتی که برای مراسم تعزیه به روستای ازنا آمده اند در خانه های اهالی روستا مهمان سفره حضرت اباعبدالله الحسین(ع) می شوند. کوچه های روستا پر از مردان و زنانی است که سینی به دست نذری پخش می کنند.

عاشقانه هایی به رنگ اشک و ارادت

اینجا در روستایی دورافتاده به نام ازنا و حتی آن طرف تر در روستای "کلنگانه" نوای یا حسین زمین و زمان را پر کرده است و این حکایت قداستی است که محرم و قیام خونین عاشورا با خود دارد. حکایت حقیقتی که با گذشت هزاران سال هنوز در کوچه پس کوچه های شهرها و روستاها دهان به دهان می چرخد و تاریخ ساز می شود.

عشق به حسین در رگ های شیعیان و همه عاشقان اهل بیت ریشه دوانده و هر روز از این حکایت عاشقانه ها می سازند، عاشقانه هایی به رنگ ارادت و شور برای کاروانی که با خودش دردها داشت و اشک ها...

السَّلام عَلَى الحُسَیْن ، وَعَلَى عَلیِّ بْنِ الحُسَیْنِ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَیْنِ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَینِ...

..........................................

گزارش: صدیقه حسینی

عکس: محسن تیزهوش

کد خبر 1509423

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha