به گزارش مهر ، در ميان درام نويسان جديد آمريكايي كه از سال 1940 به بعد قدم به عرصه تئاتر گذاشتند ،تنها" آرتور ميلر" و" تنسي ويليامز" توانسته اند توجه خاص جهانيان را به خود معطوف كنند. بسياري از منتقدان در همان سال هاي اوليه شروع كار اين دو نويسنده بر اين باور بودند كه" ويليامز" پيرو شيوه نمايشي "چخوف" است و "ميلر" پيرو شيوه اجتماعي و انتقادي "هنريك ايبسن" . اما تحولي كه در بعدها شيوه نمايشي هر يك از اين نويسندگان به وجود آمد تمام پيش بيني هاي منتقدان را دچار ترديد كرد.
پس از فراغت از تحصيل " ميلر" به نيويورك برمي گردد و كار خود را با مركز تئاتر فدرال وسپس با كارگاه هاي راديو ادامه مي دهد |
در همين سال ها به عنوان دانشجوي روزنامه نگاري در دانشگاه ميشيگان پذيرفته مي شود ونمايشنامه نويسي را با گروه" بركنت" آغاز مي كند كه موفقيت هايي هم برايش به ارمغان مي آورد از جمله جايزه انجمن ملي تئاتر كه به او تعلق مي گيرد.
پس از فراغت از تحصيل " ميلر" به نيويورك برمي گردد و كار خود را با مركز تئاتر فدرال وسپس با كارگاه هاي راديو ادامه مي دهد .در سال 1944 سفرنامه اي با نام "وضع عادي"را منتشر مي كند و يك سال بعد بر اساس همين سفرنامه نمايشنامه " كانون " را نوشت كه داستان پيدايش يك نهضت ضد يهودي در يك شهرستان كوچك بود.
اما اولين كارش در برادوي "مردي كه هميشه شانس داشت" مسير كار هاي بعدي او را مشخص كرد . پس از اين كار بود كه نمايشنامه "همه پسران من" را بر اساس گزارش يك دوست درباره يك زن كه ارزش هاي اخلاقي اش او را وادار به فاش كردن عمل پدرش در مورد فروختن ماشين هاي كهنه و فرسوده به ارتش مي كند ، به رشته تحرير در مي آورد .ميلر در اين نمايشنامه به دنبال تفسير و تعبير روحيات يك صنعتگر موق به اسم "جو كلر" و پسر ستيزه جويش به نام "كريس" است .
"ميلر" در اين نمايشنامه بيشتر توجهش را بر روي حقارت "گريس " بعد از آشكار شدن جرم پدرش مي گذارد و جرم بزرگ پدر او فروش وسايل يدكي معيوب هواپيما است كه موجب سقوط ومنهدم شدن چندين هواپيما مي شود كه بر حسب اتفاق پسر خودش هم خلبان يكي از اين هواپيما ها است و براثر چنين خود خواهي كشته مي شود. "جوكلر" سر كارگر كارخانه را به عنوان مسوول چنين جنايتي معرفي و روانه زندان مي كند . اما با برملا شدن واقعيت نزد خانواده اش دست به خودكشي مي زند و با شليك گلوله اي به زندگي خود پايان مي دهد.
در سالي كه جايزه پوليتزر به هيچ نمايشنامه اي تعلق نگرفت "همه پسران من "جايزه مركز منتقدين را برد و اين در حالي بود كه " يوجين اونيل " هم با نمايشنامه "مرد يخين مي آيد " نامزد همين جايزه بود.
"همه پسران من "علاوه بر اينكه موقعيت ميلر را به عنوان يك درام نويس موفق در تئاتر تثبيت كرد ،نشانه پايان ايبسن گرايي ميلر نيز بود .
اثربعدي ميلر " مرگ فروشنده " كه توسط " اليا كازان " كارگرداني شده بود از تاريخ 10 فوريه 1949 به روي صحنه رفت و تقريبا لقب تحسين شده ترين و جدال انگيز ترين نمايش آن روزگار را گرفت.
" مرگ دستفروش " داستان غم انگيز فروشنده اي دوره گرد است كه سال ها براي شركت واگنر كار كرده اما امروز در سن 63 سالگي بايد بازنشست شود |
نمايشنامه" مرگ فروشنده" در سال 1953 جايزه پوليتزر را براي نويسنده اش به ارمغان آورد . نمايشنامه اي كه به عنوان يكي از ده متن برتر قرن بيستم شناخته شده است و از همان زمان در سراسر دنيا ترجمه و اجرا مي شود بدون اينكه چيزي از طراوت و تازگي اش را از دست داده باشد.
" آرتور ميلر" اثر بعدي اش راتحت تاثير تبليغات حيله گرانه "مك كارتيسم" نوشت اين نمايشنامه "بوته آزمايش" با "جادوگران شهر سليم" نام دارد. اين اثر به عنوان يك تراژدي اگزيستانسياليست قابل مقايسه با آثاري چون "ژاندارك" اثر "برنارد شا و" و "مرگ در كليساس جامع "اثر "تي اس اليوت" است.
"جادوگران شهر سليم" موفقيت اندكي در برادوي كسب كرد اما اجرا هاي ديگر آن به ويژه در اروپا ونيز برگردان آن به فيلم موفقيت بيشتري برايش به همراه داشت. در سال 1955 دو اثر ديگر از ميلر اجرا شد . " خاطره دو دوشنبه "و"چشم اندازي از پل" كه دومي به عنوان يكي از بهترين نمونه هاي درا م اجتماعي در آمريكا شناخته مي شود .
" ناجور ها " در سال 1961 نخستين فيلمنامه اي بود كه ميلر با نگاهي تئاتري و سينمايي نوشت و سپس دوباره به تئاتر برگشت و نمايشنامه "قيمت" را نوشت ، حكايت خانواده اي كه ريشه هاي اشرافي دارد و اكنون اشيا و اثاثيه خويش را همانند نعشي به صورت عتيقه نگاهداري كرده فقط به اين خاطر كه بازماندگان آن خانواده كه دو برادر هستند پس از 16 سال نتوانسته اند حتي تلفني با هم صحبت كنند . اين جدايي ها در واقع اشاره به عدم وجود صميميت در يك جامعه سرمايه داري دارد كه دليلي براي بهره برداري سرمايه داران و كاسب ها مي شود.
از ديگر آثار مطرح ميلر، مي توان به نمايشنامه "حادثه در ويشي" اشاره كرد. به هر تقدير "آرتور مالر " اعتبار بزرگ ادبيات نمايشي آمريكا روز پنجشنبه 10 فوريه 2005 در خانه اش در راسكبري ايالت كنكتيك به علت ابتلا به بيماري قلبي در كنار خانواده و دوستانش در سن 89 سالگي درگذشت.
به گزارش مهر ، " هارولد پينتر" نمايشنامه نويس بزرگ انگليسي و برنده جايزه ادبي نوبل در باره "ميلر" مي گويد: " آرتور" پيشكسوت عرصه نويسندگي بود ومن هميشه بي نهايت تحت تاثير آثار او قرار مي گرفتم او در استفاده از توانايي هايش بي نظير و منحصر به فرد بود اودر عين حالي كه يك نمايشنامه نويس خوب و چيره دست بود انسان بود و همين مطلب از او شخصيتي برجسته مي سازد.
نظر شما