به گزارش خبرنگار مهر، مجموعهشعر «قرارمان، رأس ساعت دلواپسی» سروده پوران کاوه بهتازگی توسط نشر مروارید منتشر و راهی بازار نشر شده است.
کاوه در قالبهای سپید و کلاسیک شعر میگوید و پیشتر کتابها و مجموعههای «بانوی پنجرههای بی تاب»، «هیچ آینهای تکرار من نیست»، «چیزی شبیه دلتنگی»، «از سکوت ترانه میسازم»، «هوا طعم قهوه میدهد»، «گاهی شبیه رؤیای تو میشوم»، «"من - تو" آه از خط فاصله»، «باران نبار! زمین جای خوبی نیست»، «از تماشای تو بر میگردم» و ترجمه «به باران رسیدهها: گزیده اشعار جهان» از او چاپ شده است.
«قرارمان، رأس ساعت دلواپسی» دو بخش دارد که بخش اول، «شعرهای کوتاه» و بخش دوم «شعرهای بلند» نام دارد. بخش اول ۴۱ شعر را شامل میشود که عناوینشان بهترتیب عبارت است از:
برایم بمان، زاگرس ادامه چینهای دامن من است، خواب دیدم، خیالت مهربانتر از توست، بیابانهای جهان را به تن کردهام، سیزدهبهدر است، تمامشدنی نیست، چه زیبا نیلوفر در آغوش گرفته اقاقیا را، با جامانده نام تو، میخواهم قرض بگیرم کفشهای باد را، اگر یک اتفاق شاعرانه بودی، تو زیباترین اتفاق بیتکرار زمینی، باران بدون چتر دلنشینتر است، پاییزانه به تماشا نشستهام طبیعت نیمهسبز را، هنوز با تو، تا قصه ناتمام پُر شود از انتظارات کلمات، رویایی قدیمی قدم میزند در من، گر به تنهایی من میآیی، زمرمههای صورتیات با روبانی مخملی، جسم و جان و زندگیام، زمینگیر شدم در قافیهها، زمانی فهمیدم دو خط موازی هرگز به هم نمیرسند، بیهوده نوشتند و باور کردیم، با چشمهایت فرا میخوانیام، چهار فصل را مرور میکنم در چشمهایت، امید را به منقار گرفته و …خود را به خواب زدهام، پنجره را باز میکنم ناله میکند، چشماندازِ دور، تاب میخورد لهجه نابالغ بیتابیام، مثل نگینی درخشان روی سنگچینها، عشق را باید از سرو آموخت، کسی باید بیاید، تو معکوس ایستادهای یا واژههای دلم سرازیرند، با صدای قدمهای تو، تخت و سقف نمیخواهم، تو تا کجای چشم پرسه میزنی، از ارتفاع چشمهایت که پرت شدم، در هوای کوچه رد پای جغدیست، از من چه میخواهند خاطرهها، از تقسیمِ عددی زیر رادیکال.
در بخش دوم که به شعرهای بلند اختصاص دارد، ۳۹ شعر به اینترتیب چاپ شدهاند:
پاراگراف، در آستانه سبز، درختهای دستبریده، گونههای نامتقارنِ روزگار، شرفِ آونگ، شایدهای خمیده، چیزهای زیادی دارم برای از دست دادن، مرزهای زخمی، لای نقطهچینها، صافتر از آبِ روان، عشقت به شهر اندوه برد مرا، سر میروم از خودم، در هوای متراکم، چه شورند هاشورها، پیشانیِ خوشیمنِ آینه، تردستی، زوزه کشیدم به نامِ باد، آروارههای سبز، نقطهچینها، صحنه سر تکان میدهد، مادر، فصلهای من، و کسی از قلم نیفتاد، آسمانم را دزدیدهاند، بیداریِ شاعرانه، مرا یاد بگیر، حال استمراری، یک بوم و دو هوا، در حوالی شاتوتها، عریانی پاییز، به خانه برمیگردیم، خوابهای شفاف، مناقشه مجهول، هفت قدم مانده، معلق در عبور، درد مشترک، همیشههای گُنگ، باوری دورشده از من، کفشهای تنگ و من دلتنگ.
شعر «تمامشدنی نیست» را از این کتاب میخوانیم:
تمامشدنی نیست
پلههای بیشمار خیابان تنهایی
دستت را به من بده
تا انقلابی از صلح و دوستی بهپا کنیم
و حواسِ جنگ را پرت.
این کتاب با ۱۵۰ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۲۱ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما