پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۲۸ اسفند ۱۳۹۹، ۱۳:۲۲

در معراج‌الشهداء مراسم وداع شهیدمدافع حرم برگزار شد

کودک دوساله بر بالین پدر شهیدش+فیلم

کودک دوساله بر بالین پدر شهیدش+فیلم

شامگاه دیشب مراسم وداع با شهید مهدی بختیاری از نیروهای داوطلب در سوریه با حضور خانواده شهید در معراج الشهداء تهران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، شامگاه دیشب ۲۷ اسفندماه همزمان با شب ولادت علمدار کربلا حضرت قمر منیر بنی‌هاشم ابوالفضل العباس (ع) معراج الشهدا تهران میزبان شهید جوانی از دیار شام بود. شهید «مهدی بختیاری» و «مجتبی برسنجی» بر اثر انفجار مین در منطقه المیادین سوریه به شهادت رسیدند.

شهید مهدی بختیاری جوانی از دهه هفتاد که جوانی و عمر خود را برای دفاع از آرمان‌ها و ارزش‌های ناب اسلامی، انقلابی راهی سرزمین شام شده و از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که به صورت داوطلبانه برای مبارزه با تکفیری‌ها به سوریه رفت و چندی پیش بر اثر برخورد ماشین با مین‌های انفجاری به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

از راهروی باریک معراج که عبور کردم روبرویم بانوانی سیاه پوش بر دور زنی حلقه زده بودند. زن صدایش در نمی‌آمد اما لب‌هایش هماهنگ با دست‌هایش تکان می‌خورد. حنجره‌اش گویا طاقت زخمی که بر دلش وارد شده بود، نداشت.او مادر شهید بختیاری بود، مادری که در فقدان جوانش در روزهای ثمر دادنش به سوگی ابدی نشسته بود.

خانواده این شهید ساکن اسلامشهر تهران اما اهل تکاب بودند، مادرش به ترکی قربان صدقه پسرش می‌رفت. چیزی متوجه نمی‌شدم اما سوزوگداز و حزن صدای یک مادر در غم شهادت فرزندش مگر نیازی به ترجمه دارد برای فهم؟

آن طرف تر وقتی تابوت شهید را به اتاقی برای وداع رهسپار کردند زن جوانی که اشک چشم‌هایش خشک شده بود دائم می‌گفت: من حالم خوب است. مهدی‌ام فدای رقیه امام حسین (ع). همسر شهید بود. زنی بیست و چند ساله با آرزوهای طول و دراز و همسری که در قامت شهادت کفن پوش روبرویش خوابیده بود.

کودکی دو ساله هم آن حوالی با چند بادکنک از این طرف به آن طرف رهسپار می‌شد. امیر عباس بختیاری که گویا دو ماه دیگر دو سالش تمام می‌شد حالا رو در روی صورت پدر با چشم‌های بسته قرار گرفت و برای چند لحظه چنان خشکش زد که نگاهش، آتش به جان و دل همه حاضران خادمان معراج افکند و بغض در گلوی بسیاری از حاضران را ترکاند.

مادربزرگ و خاله و دخترخاله و همه آشنایان حاضر بودند، اما هیچ کس نمی‌توانست لحظه‌ای قلب داغ دیده و مصیبت زده مادر و همسر شهید بختیاری را آرام کند.

شهید مهدی بختیاری همراه با همسنگر خود در ماشینی از گذرگاه‌های قبلی جنگ با داعش عبور می‌کردند که با مین انفجاری به شهادت می‌رسند. ترکش‌های مین به پشت سرشان چنان اصابت می‌کند که صورت آسیب می‌بیند. با این حال همسر و مادر این شهید در مراسم وداع با پیکر این شهید وی را بوسه باران کردند.

نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که به صورت داوطلبانه برای مبارزه با تکفیری‌ها به سوریه رفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

کد خبر 5172642

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha