به گزارش خبرنگار مهر، در كشور تركيه امروزه بيش از 70 دانشگاه مبادرت به آموزشهاي آكادميك مي كند اما در اين ميان تعداد اندكي داراي رشته فلسفه هستند. همچنين مي بايست پذيرفت كه جمهوري تركيه به سبب استقلال جديدي كه پس از تجزيه عثماني به دست آورده از فلسفه ديرپاي كه در تمدن و كهن خاصي به وجود آمده باشد نيست.
حكومت لائيك و سكولار تركيه كه از آغاز سده بيستم اعلام موجوديت كرد به وضعيت فلسفه نيز با نگاهي سكولار محور نگاه مي كند به طوري كه محور عمده رشته هاي فلسفي در اين دانشگاه ها تحليلي انگولوساكسون و عقل گرا، پراگماتيست آمريكايي است.
اما با اين نگرش نبايد متصور شد كه فلسفه در تركيه از اهميت ويژه اي برخوردار نيست ، چرا كه مسئولان آموزشي دانشگاه هاي تركيه فلسفه را به عنوان يكي از مباني تمدني و انديشه اي در كشور خود محسوب مي كنند و براي آن يك خط و مشي خاصي قائل هستند. با چنين نگرشي است كه برخي از روشنفكران و نويسندگاني مانند نيلوفر گله و اورهان پاموك به ارائه آثاري كه در اَن نگاه هاي فلسفي در جريان است مي پردازند.
فلسفه در تركيه به واسطه همين نگرش سكولاريستي اغلب تمايلي نيز به آثار دريدا، فوكو، هابرماس، ويتگنشتاين، هيدگر، پوپر دارد كه از طرفداران زيادي نيز برخوردارند و اغلب آثارشان به تركي ترجمه شده اند.
برگزاري بيست و يكمين همايش بين المللي فلسفه كه در سال 2003 در استانبول از سوي فدراسيون بين المللي فلسفه برگزار شد نشان از حضور فلسفه تركيه در عرصه هاي بين المللي نيز هست.
اما از سوي ديگر ، بايد پذيرفت كه رشته فلسفه در تركيه همان طور كه حاكميت اين كشور تمايل به غرب دارد اين رشته نيز متمايل به غرب است و چندان گرايشهاي شرقي در آن ديده نمي شود. ولي طي فعاليتهايي كه در دهه گذشته از سوي برخي از دانش آموختگان جوان صورت گرفته فلسفه در تركيه گرايشي به سوي فلسفه هاي شرقي نيز پيدا كرده است، به طوري كه چند سالي است كه در دانشكده هاي تركيه تصوف و عرفان تدريس مي شد. اما در طي اين مدت به فلسفه عقل گرايي در جهان اسلام توجهي نشده و حدود دو سالي است كه تدريس اين درس متوقف شده است.
در تركيه بيست دانشكده الهيات وجود دارد كه اغلب در شهرهاي استانبول، ازمير و آنكارا هستند. در اين دانشكده ها گروههاي مختلفي مانند كلام، تصوف و عرفان وجود دارد. تمايل اين رشته ها به سوي متفكراني همچون ابن عربي و مولانا است.
در اين موزه نسخه منحصر به فردي از كتاب " فتوحات المكيه " ابن عربي نگهداري مي شود كه به خط خود ابن عربي است و "قليچ" نيز در تلاش است كه از اين نسخه منحصر به فرد پژوهش جدي را منتشر كند. وي كتاب "صوفي و شعر" را به زبانهاي انگليسي و تركي و مقالاتي را در زمينه هاي عرفان و تصوف تا كنون منتشر كرده است.
به طوري كه آثار فلسفي فيلسوفاني مانند ابن سينا در حال ترجمه شدن است. اخيرا از سوي يكي از ناشران تركيه كتاب " الشفا " (الفن الاول من علم المنطق) و همين طور كتاب " موسيقي شفا " به دو زبان تركي و عربي ترجمه شده است. ناشر اعلام كرده است طرحي در دست اجرا دارد كه همه دفاتر اين دايرة المعارف عظيم( شفا) را به زبان تركي برگرداند.
همچنين مي توان به كتابهايي از سهروردي مانند "هياكل النور" و "حكمة الاشراق " و ابن سينا و حتي " تكوين عقل اسلامي " اثر محمد عابد الجابري اشاره كرد كه به تركي ترجمه شده اند.
به تازگي نيز كتاب " ملاصدا و حكمت متعاليه " اثر آيت الله سيد محمد خامنه اي از سوي يك مترجم ترك با عنوان سادات باران به زبان تركي ترجمه شده است. اين اقدامات توانسته فضاي نسبتا قابل توجهي را براي شناساندن فلسفه اسلامي به خصوص فيلسوفان ايراني به محافل علمي تركيه بگشايد.
آثار دكتر سيد حسين نصر فيلسوف ايراني دانشگاه جورج واشنگتن آمريكا و افرادي مانند آيت الله مطهري و دكتر شريعتي تا كنون به تركي ترجمه شده اند. ترجمه آثار فلسفي به تركي از اقداماتي است كه بسياري از مترجمان ترك به آن گرايش دارند اما اغلب اين ترجمه همانطور كه قبلا گفته شد به سوي آثار غربي است و به تازگي مترجمان از آثار فلسفه هاي شرقي و اسلامي استفاده مي كنند.
در تركيه يك مجله تخصصي درباره فلسفه اسلامي منتشر مي شود اما مجلاتي در زمينه فلسفه به صورت عمومي بسيارند.
نظر شما