محمد علي علومي : نمي دانم نويسندگان معاصر كي مي خواهند كشتي شكسته " توهم " را ترك كنند؟

اين رمان نويس و طنزپردازمعاصر به خبرنگار ادبي " مهر" يادآورشد : اهل قلم ما بنا ندارند با جهان جديد و شرايط تازه آن كنار بيايند ، برخي از نويسندگان و ناشران ما فكر مي كنند كه هنوز بايد براي مخاطب خود كتاب هاي 500 صفحه اي بنويسند و احساس مي كنند كه بايد كاملا ايده ها و خواسته هاي آنان بدون چون و چرا از سوي مخاطبان پذيرفته شود ، در صورتي كه شرايط فرق كرده است و نمي توان با مخاطب ادبيات ، از موضع اجبار حرف زد. 
علومي كه سال گذشته رمان طنز " من نوكر صدامم " را منتشر كرد ، افزود: ادبيات امروز اگر بخواهد با رسانه ها و ساير وسائل ارتباط جمعي كه در دنيا موجود است ، در جذب مخاطب رقابت كند ، بايد جهان جديد را بشناسد و خود را با آن هماهنگ نمايد وگرنه نمي توان به تداوم حيات آن اميد چنداني داشت.
محمد علي علومي كه سال گذشته جمعي از نزديكان خود را در حادثه غمبار زلزله بم از دست داد ، خاطرنشان ساخت : صراحتا بايد گفت كه ادبيات معاصر ما به گواهي همگان ، بسيار مريض احوال ، بي خون و بي رمق است و فقط چند اثر را مي توان در اين حوزه شاخص به حساب آورد ، آثاري معدود ، اما درخور توجه كه " طبل آتش " ، " روزگار سپري شده  مردم سالخورده " ، " آزاده خانم " و " درخت انجير معابد " از آن جمله اند.
اين رمان نويس در ادامه صحبت هاي خود با خبرنگار ادبي " مهر" تصريح كرد : بقيه آثاري را كه توسط نويسندگان اين مرز و بوم توليد شده ، نه من مي فهمم و نه هيچ بنده خدايي در هيچ جاي جهان !
علومي اظهار داشت : اين در حالي است كه ادبيات آمريكاي لاتين ،  مثل " جنگ آخرالزمان " و بيشتر آثار يوسا و فونتس و توني ماريسون و ساراماگو و... انگار از زبان ما مردم بحران زده جهان سومي نوشته شده و به خوبي قابل هضم و درك است .

علومي : نويسندگان ما متاسفانه در توهمات بيمارگونه ذهن خود ريشه دارند و فكر مي كنند كه بايد قديسانه پرستيده شوند! در حالي كه بايد خود را عضوي از جامعه دردمند به حساب بياورند و با " مردم " باشند ،  متاسفانه خود را " بر مردم " مي دانند ! نمي دانم تا كي مي خواهند بر كشتي شكسته توهم سوار باشند!؟

محمد علي علومي گفت :  نويسندگان ما متاسفانه در توهمات بيمارگونه ذهن خود ريشه دارند و فكر مي كنند كه بايد قديسانه پرستيده شوند! در حالي كه بايد خود را عضوي از جامعه دردمند به حساب بياورند و با " مردم " باشند ، متاسفانه خود را " بر مردم " مي دانند ! نمي دانم تا كي مي خواهند بر كشتي شكسته توهم سوار باشند!؟
اين رمان نويس و طنزپرداز افزود : جهاني شدن ادبيات ايران با شرايط موجود اتفاق نخواهد افتاد ، زيرا مسائل و مشكلات زيادي در اين زمينه به عنوان مانع وجود دارد.
علومي يادآور شد : اگر تا امروز آثاري هم از ادبيات ايران به خارج از مرزهاي جغرافيايي راه يافته است ، بايد آن را وامدار فرهنگ غني ، با پشتوانه و كم نظير ايران دانست ، هركس اين موضوع را شق القمر نويسندگان ايران فرض كند ، دچار توهم است.
اين رمان نويس با تاكيد بر مرور فرهنگ و ادبيات پر مايه ايران در قرون گذشته گفت :  با مطالعه دقيق همين نثرها و شعرهاي پرمايه گذشتگان ، مي توان آينده اي قابل قبول را براي ادبيات ايران رقم زد و هركس تاثير اين مرور و بررسي را انكار كند ، بهتر است كاري به كار ادبيات نداشته باشد و به سوء تفاهمي كه در زمينه ادبيات برايش به وجود آمده ، پايان دهد.  
وي كه اخيرا زندگي مرحوم ايرج بسطامي را در كتابي به رشته تاليف در آورده است ، افزود : برخي از نويسندگان جوان ، متاثر از موج هاي افراطي در ادبيات ، چيزهايي مي نويسند كه خودشان نيز در تعريف و تعيين قالب آن عاجزند ! همين عده معدود ، ادعاي جهاني شدن ادبيات نسل خودشان را مطرح مي كنند ، كه به طنز شبيه است.

جريان مسئله داري وجود دارد كه به گونه اي كه مصلحت بداند ، درباره آثار ادبي درمطبوعات و صفحات ادبي قضاوت مي كند.

علومي گفت : جسته و گريخته ، گاه آثاري قابل اعتنا در حوزه ادبيات داستاني منتشر مي شود و چون جريان نقد ادبي در ايران فعال نيست ، خيلي زود به تعارف يا تكذيب از كنار اثر مي گذرند و راه را براي آثار ديگري باز مي كنند ، البته  هميشه جريان مسئله داري درحاشيه كار وجود دارد  كه به گونه اي كه خودش مصلحت بداند ، درباره آثار ادبي درمطبوعات و صفحات ادبي قضاوت مي كند.